آیا همسرتان افسرده است؟

گاهی در زندگی مشترک اتفاقاتی رخ می ‌دهد که به آسانی قابل حل نیست و گه گاه به جدایی همسران منجر می ‌شود. یکی از اتفاقات ناخوشایند این چنینی، ابتلای یکی از زوجین به بیماری افسردگی است که تنها با همکاری بیمار برای درمان و همچنین درک طرف مقابل، قابل کنترل و درمان است. در این باره سلامت با دکتر محمد مجد، روان پزشک و عضو هیات علمی‌ دانشگاه علوم پزشکی ایران گفتگویی انجام داده‌ است که خلاصه‌ای از آن را می ‌خوانید.

آقای دکتر! افسردگی بیشتر سراغ خانم‌ ها می‌ آید یا آقایان؟

تحقیقات نشان می ‌دهد که آمار زنان مبتلا به افسردگی دو برابر مردان است و حتی خانم‌ ها بیشتر به فکر درمان بیماری خود هستند و به روا‌ن‌ پزشک مراجعه می ‌کنند اما درجات بالایی از افسردگی نیز با آقایان مرتبط است و جالب است بدانید که افراد متأهل بیشتر از مجردها افسرده می ‌شوند.

افسردگی هر یک از زوجین چه تاثیری بر زندگی مشترک ‌شان دارد؟

متاسفانه زمانی که یکی از زوج ‌ها در زندگی مشترک دچار افسردگی می ‌شود، این بیماری روی همه جنبه‌ های زندگی مشترک تأثیر می ‌گذارد، به طوری که گاهی رابطه آن ها به حدی آسیب می ‌بیند که ادامه زندگی ناممکن است اما از طرفی یک رابطه خوب می ‌تواند روند درمان را کوتاه ‌تر کند.

در عین حال، اغلب افرادی که افسرده هستند، به مرور زمان تمایل خود را به رابطه زناشویی از دست می‌ دهند اما همه این مشکلات با بهبود بیماری افسردگی به مرور زمان و به کمک مشاور، حل خواهد شد. حتی می‌ توان گفت که ایجاد علاقه مجدد به برقراری رابطه زناشویی یکی از علایم اولیه بهبود بیماری است.

این بیماری با چه علایمی ‌بروز می‌ کند؟

بر خلاف باور عموم، افسردگی تنها گریه کردن نیست بلکه کاهش یافتن احساسات است. بنابراین اگر همسر شما از افسردگی رنج می ‌برد، لزوما او را در حالت گریه کردن مشاهده نخواهید کرد بلکه علایم خستگی مفرط، بی‌ حوصلگی، منزوی بودن یا احساس درهم شکستن را در او خواهید دید. حتی تغییر رفتاری بدون علت، کناره‌ گیری از برقراری ارتباط، فکرهای بی اساس یا هراس که به طور روزافزون آشکار است و یا عدم رسیدگی به وضعیت ظاهری و بهداشت فردی از دیگر نشانه‌ های ابتلا به افسردگی در یکی از زوجین است.

در این بین همسر فرد افسرده باید چگونه رفتار کند؟

برای قدم اول، اگر همسر یک فرد افسرده هستید نباید طوری وانمود کنید که شرایط همسر بیمارتان را کاملا درک می‌ کنید و باید واقع ‌گرایانه رفتار کنید تا فرد بیمار مطمئن شود تمام تلاش تان را برای درک شرایط وی خواهید کرد. البته بسیاری از مواقع احساس می ‌کنید که تلاش ‌تان به هیچ جایی نمی ‌رسد اما مطمئن باشید که اظهار محبت دایمی‌ بالاخره تأثیر خود را می ‌گذارد و می ‌توانید به همسرتان ثابت کنید که برای درمان‌ اش حاضر به انجام هر کاری هستید. مثلا می ‌توانید با استفاده از کلمات محبت ‌آمیز مانند عزیزم قبل از شروع جملات و یا با هدیه خریدن به همسرتان نشان دهید که بیماری اش ذره‌ ای از احساس شما را نسبت به او کم نکرده است. در این شرایط فرد بیمار سعی می ‌کند به درمان خود کمک کند اما نباید انتظار داشته باشید که به سرعت تلاش‌ های ‌تان نتیجه بدهد. از طرفی، گاهی آقایان از افسردگی همسرشان خسته و کلافه می ‌شوند و از الفاظی همچون روانی، افسرده و … برای توهین به طرف مقابل استفاده می‌ کنند و همین موضوع موجب می ‌شود که فرد افسرده از درمان اجتناب کند زیرا اگر برای درمان به روان ‌پزشک مراجعه کند به این معنا است که بیماری خود را پذیرفته و توهین ‌ها را قبول کرده است و به دلیل لجبازی با خود و حتی همسر خود ابتلا به افسردگی را انکار می ‌کند. گاهی نیز دیده می‌ شود که فرد افسرده به تنهایی و بدون اطلاع همسرش به روان‌ پزشک مراجعه می ‌کند و به دلیل ترس از سرزنش‌ های همسر و اطرافیان به تنهایی روند درمان را طی می‌ کند اما در این بین موثرترین روش درمانی، زوج درمانی است که کمک زیادی به بهبود سریع فرد می ‌کند.

بیشتر در این خصوص توضیح می ‌دهید؟

بله؛ یکی از موثرترین روش ‌ها برای درمان افسردگی زوجین، شرکت در جلسات درمانی مشترک است. به این معنا که زن و شوهر با هم در جلسات درمانی شرکت کنند و راهکارهای پزشک معالج را به کار ببرند. به این روش زوج درمانی گفته می ‌شود.
در واقع فرآیند زوج درمانی شامل یک جلسه مشترک با حضور زن و شوهر و یک روان درمان ‌گر است و هدف در زوج درمانی کمک به زنان و مردان است تا همدیگر را بهتر درک کنند و با همکاری یکدیگر بیماری را از بین ببرند.

مُسری نیست؟ منظورم این است که آیا ممکن است بر اثر زندگی با یک فرد افسرده، دچار افسردگی شویم؟

البته زندگی با یک فرد افسرده خسته‌ کننده است و به همین دلیل همیشه توصیه می ‌شود که به فکر خودتان هم باشید. مثلا می ‌توانید با دوستان ‌تان قرارهای دسته‌ جمعی بگذارید و برای مدتی دور از هیاهوی بیماری همسرتان باشید تا از رسیدگی به وضعیت او ناامید نشوید زیرا بیماران مبتلا به افسردگی ترجیح می ‌دهند که در خانه بمانند و هیچ کاری انجام ندهند و اگر شما هم بخواهید این کار را انجام دهید ممکن است خودتان نیز دچار مشکل شوید.

تحقیقات اخیر نشان می ‌دهد که افسردگی در زنان می ‌تواند حاصل زندگی با شوهران پرخاشگر باشد. همین طور است؟

کاملا درست است. بر اساس تحقیقات انجام شده زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی می ‌شوند و این افسردگی می‌ تواند حاصل زندگی با شوهران عصبانی، پرخاشگر و تندخو باشد و حتی خشونت شوهران به میزان قابل توجهی، علایم افسردگی را در همسران آن ها افزایش می ‌دهد اما عکس این موضوع صدق نمی ‌کند.

چگونه می ‌توان به همسر افسرده کمک کرد تا مراحل درمانی را پشت سر بگذارد؟

این به شدت بیماری و میزان پذیرش بیمار بستگی دارد؛ چرا که به علت انگ زدن اجتماع و افراد، انکار بیماری توسط بیمار، امری عادی است. ابتدا باید اطلاعاتی درباره این بیماری به دست بیاورید و بگذارید همسرتان بفهمد که متوجه مشکل او شده اید و هرگز با گفتن “افسرده نباش” او را خوار نکنید؛ بلکه برای حریم او احترام قایل شوید. از طرفی فرد افسرده شباهت زیادی به یک فرد معتاد دارد، یعنی قبل از این که بخواهید کمک ‌اش کنید، او باید این کمک را قبول کند و هرگز نباید با او مانند یک کودک بیمار رفتار کنید و تمام مسئولیت ‌ها را به عهده بگیرید یا وضعیتی ایجاد کنید که او همچنان افسرده بماند، بلکه باید تعادلی بین حفظ حریم او و تشویق او به درمان بیماری ایجاد کنید.

فقط باید فرد افسرده را متقاعد کنید که نزد یک پزشک برود. در واقع، تنها پزشک می ‌تواند ماهیت بیماری را تشخیص داده و درمان را آغاز کند اما توصیه می‌ کنم که هرگز بدون موافقت ‌اش از دکتر وقت نگیرید و فقط به او یادآوری کنید که رنج‌ کشیدن هیچ فایده ‌ای ندارد و مطمئنا برای ناراحتی و بیماری‌ اش چاره و علاجی وجود دارد و متخصصانی هستند که می ‌توانند به او کمک کنند. در عین حال، حتما به او پیشنهاد دهید که او را همراهی خواهید کرد زیرا از این طریق ثابت می ‌کنید که به او توجه دارید.

www.tebyan.net

شماره تولد

 

روان شناسان شخصیتی براین عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خواهید باشید دور نمی کند، بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید :فرض می کنیم که شما متولد  8 مهر 1355 هستید.مهر ماه هفتم (7) سال است پس:

2 = 1+1 = 11 = 0+7+3+1= 1370 = 1355+7+8

شماره تولد 2 است و اکنون می توانید آنچه راکه مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید

تفسیر اعداد :

 

 1 خالق و مبتکر :

'' یک'' ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند، گاهی خود خواه می شوند. با این حال ''یک'' ها بشدت صادق و وفادارند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند . همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که ''بهترین'' باشند . در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند .

 

 2 پیام آور صلح :

 

'' دو'' ها سیاستمدار به دنیا می آیند ! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند . اصلا تنهایی را دوست ندارند . دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زندگی رهنمون سازد . اما از طرف دیگر ، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند.از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند .

 

3   قلب تپنده زندگی :

 

'' سه '' ها ایده آلیست هستند، بسیار فعال،اجتماعی،جذاب،رمانتیک وبسیار بردبار و پر تحمل .خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه آنها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود رابه کار می گیرند. بسیار محبوب اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایایه تری هم ببینند .

 

 4 محافظه کار :

 

'' چهار'' ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بدانند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند . بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند .

 

 5 ناهماهنگ با جماعت :

 

'' پنج'' ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود،غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند ودوست ندارند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند. تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات آنها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری ،تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند .

 

 6 رمانتیک و احساساتی :

 

'' شش'' ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند . یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند. بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنرو موسیقی هستند . دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند.''شش'' ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند .

 

 7 عاقل و خردمند :

 

'' هفت'' ها جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست آمده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند.احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد. با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعارآنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند . مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه !

 

 8 آدم کله گنده :

 

'' هشت '' ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستندو طرحهاو نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها را رئیس ببینند .

 

 9 اجرا کننده و بازیگر :

 

'' نه '' ها ذاتا هنرمند هستند . بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند . با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ کـس برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند

یک تست روانشناسی!!!

سوالی رو که در پایین متن مشاهده می کنید و یک تست روانشانی CSI:Crime Scene Investigation است . متن را با دقت بخوانید تک تک کلمات در جواب نهایی تاثیر دارند:


یک زن در مراسم ختم مادر خود ، مردی را می بیند که قبلا او را نمی شناخت. او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است. او با خود گفت او همان مرد رویایی من است و در همان جا عاشق او می شود .اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن مرد را نمی بیند. چند روز بعد او خواهر خود را می کشد.

به نظر شما انگیزه ی او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟

چند دقیقه با خود فکر کنید و پاسخ صحیح:

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

v

Gravatar و اما پاسخ :

آن زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید ان مرد را دوباره ببنید.
اگر توانسته به این سوال پاسخ صحیح بدهید احتمالا شما یک بیمار روانی یا psychopath هستید.
یکی از بزگترین روانشناسان امریکایی این تست را بر روی افراد زیادی انجام تا به این نتیجه برسد که چه کسانی پاسخ صحیح می دهند.
نکته ی جالب اینکه اکثر قاتل های سریالی به راحتی و سرعت توانستند جواب صحیح بدهند.
بنابراین اگر پاسخ شما صحیح بود احتمالا شما یکی از قاتل های سریالی آینده خواهید بود! مبارک است.

امضا شناسی

امضای شما از کدام نوع است؟؟؟

امضا شناسی

کسانی که به طرف عقربهای ساعت امضاء می‌کنند انسان‌های منطقی هستند . کسانی که بر عکس عقربه‌های ساعت امضاء می‌کنند دیر منطق را قبول می‌کنند و بیشتر غیر منطقی هستند .کسانی که از خطوط عمودی استفاده می‌کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند .کسانی که از خطوط افقی استفاده می‌کنند انسان‌های منظّم هستند .کسانی که با فشار امضاء می‌کنند در کودکی سختی کشیده‌اند . کسانی که پیچیده امضاء می‌کنند شکّاک هستند . کسانی که در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند خودشان را در فامیل برتر می‌دانند .کسانی که در امضای خود فامیل می‌نویسند دارای منزلت هستند .کسانی که اسمشان را می‌نویسند و روی اسمشان خط می‌زنند شخصیت خود را نشناخته‌اند . کسانی که به حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند ، کسانی هستند که می‌خواهند به قله برسند .

بی شک بیان مطالب افکار مختلف نشانه ی تائید آن نمی باشد .

توصیه های روانشناسی به خانم ها!!!

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.
اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.
دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.
هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.
رفتار آرامتر همیشه بهتر است.
قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.
اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید. یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.
پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است..
هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.
تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.  
برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.
اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.
هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.
شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.
هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.
او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.
اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.
هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید. اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.
مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.
همه مردها بد نیستند.
نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.
بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.
هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.
شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است.. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.
کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.
هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

همه راه حل ها همیشه در تیر رس نگاه نیست!!!


هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسیدم شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
 

روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.

 

من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌ تر است.

 

روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد...  شما می‌خواهید تختتان کنار پنجره باشد؟

 

نتیجه گیری :

1.  راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست.

 

2.  در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری هدفمان یادمان نرود . در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی.

 

3.  همه  راه حل ها همیشه در تیر رس نگاه نیست .

میدونم که شاید بدونید، ولی تکرارش بد نیست


میدونم که شاید بدونید،
ولی تکرارش بد نیست



همه ما خودمان را چنین متقاعد می کنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:






شغلمان را تغییر دهیم



مهاجرت کنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج کنیم
فکر میکنیم،‌ زندگی بهتر خواهد شد اگر:
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم
و خسته می شویم وقتی:
می بینیم رییسمان نمی فهمد
زبان مشترک نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
می‌بینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر کنیم ...
با خود می گوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :
رییسمان تغییر کند، شغلمان را تغییر دهیم
به جای دیگری سفر کنیم
به دنبال دوستان تازه ای بگردیم
همسرمان رفتارش را عوض کند
یک ماشین شیک تر داشته باشیم
بچه هایمان ازدواج کنند
به مرخصی برویم
و در نهایت بازنشسته شویم....
حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.
اگر الآن نه، پس کی؟
زندگی همواره پر از چالش است.
بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسائل، شاد و خوشبخت زندگی کنیم.
به خیالمان می رسد که زندگی، همان زندگی دلخواه، موقعی شروع می شود که موانعی که سر راهمان هستند، کنار بروند:
مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنیم
کاری که باید تمام کنیم
زمانی که باید برای کاری صرف کنیم
بدهی‌هایی که باید پرداخت کنیم
و ...
بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود!
بعد از آن که همه ی این ها را تجربه کردیم، تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آن ها را موانع می‌شناسیم
این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای بسوی خوشبختی وجود ندارد.خوشبختی، خود همین جاده است.. بیایید از هر لحظه لذت ببریم.
برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم:
در انتظار فارغ التحصیلی
بازگشت به دانشگاه
کاهش وزن
افزایش وزن
شروع به کار
مهاجرت
دوستان تازه
ازدواج
شروع تعطیلات
صبح جمعه
در انتظار دریافت وام جدید
خرید یک ماشین نو
باز پرداخت قسط ها
بهار و تابستان و پاییز و زمستان
اول برج
پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون
مردن
تولد مجدد
و...
خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد.
هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.
زندگی کنید و از حال لذت ببرید.
اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1. پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید..
2. برنده‌های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید.
3. آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند؟
4. آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید.
نم یتوانید پاسخ دهید؟ نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟
نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد..
روزهای تشویق به پایان می رسد!نشان های افتخار خاک می گیرند!برندگان به زودی فراموش میشوند!
اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:
1. نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده‌اند ، بگویید.
2. سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کردند، نام ببرید.
3. افرادی که با مهربانی هایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید.
4. پنج نفر را که از هم صحبتی با آن ها لذت می برید، نام ببرید.
حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟
افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌ها" ندارند، ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند ....
آنها کسانی هستند که به فکر شما هستند، مراقب شما هستند، همان هایی که در همه ی شرایط، کنار شما می مانند ...
کمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است.
شما در کدام لیست قرار دارید؟ نمی دانید؟
اجازه دهید کمکتان کنم.
شما در زمره ی مشهورترین نیستید...،
شما از جمله کسانی هستید که برای در میان گذاشتن این پیام در خاطر من بودی

زندگی شما می‌تواند به زیبایی رویاهایتان باشد

  فقط باید باور داشته باشید که می‌توانید کارهای ساده‌ای انجام دهید

 در زیر لیستی از کارهایی که می‌توانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است.

هر روز آنها را به کار بگیرید و از زندگی خود در این سال لذت ببرید.
 

سلامتی:

1- آب فراوان بنوشید.

2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید..

3- بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.

4- بااین 3 تا E زندگی کنید:

Energy (انرژی)

Enthusiasm  (شورواشتیاق)

Empathy   (دلسوزی و همدلی).

5- از ورزش کمک بگیرید.

6- بیشتر بازی کنید.

7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.

8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.

9- 7 ساعت بخوابید.

10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.

 

شخصیت:

11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.

12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.

13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.

14- خیلی خود را جدی نگیرید.

15- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید.

16- وقتی بیدار هستید بیشتر خیال‌پردازی کنید.

17- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.

18- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین می‌برد.

19- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.

20- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...

21- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.

22- بدانید که زندگی مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر می‌باشند.

23- بیشتر بخندید و لبخند بزنید.

24- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد. 


جامعه:

25- گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.

26- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.

27- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.

28- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.

29- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.

30- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می‌کنند، به شما مربوط نیست.

31- زمان بیماری شغل شما به کمک شما نمی‌آید، بلکه دوستان شما به شما مدد می‌رسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.

 

زندگی:

32- کارهای مثبت انجام دهید.

33- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.

34- عشق درمان‌گر هر چیزی است.

35- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.

36- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.

37- مطمئن باشید که بهترین هم می‌آید.

38- همین که صبح از خواب بیدار می‌شوید، باید از هستی تان شاکر باشید.

39- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.

 

آخرین اما نه کم‌اهمیت‌ترین:

40- لطفا این موارد را به هر کسی که می شناسید، بفرستید.

                                               

  کمک کنید تا پیامهای مثبت همیشه در جهان جاری باشد و بازتاب آنرا در زندگیتان ببینی

قدرت تلقین



http://www.callcentrehelper.com/images/stories/Q2-2008/empathy.jpg


کاشف تلقین به خود، دانشمندی فرانسوی به نام امیل کوئه است. او قدرت تلقین را کشف کرد.
داستان کشف تلقین :
یک روز پسر 13 ساله او دیر از خواب بیدار می شود و بدین جهت مورد سرزنش و برخورد شدید پدر قرار می گیرد. عصر آن روز وقتی پسر کوئه از مدرسه به خانه بر می گردد؛ امیل متوجه می شود که هنوز اثر صحبت های صبح در چهره پسر مشخص است. مدتی بعد مجدد این ماجرا تکرار شد تا اینکه جرقه ای در ذهن کوئه پدید آمد. او از خود این سئوال را پرسید که چرا اثر تنبیه یا تشویق از صبح تا عصر همان روز باقی می ماند. نامبرده پس از تحقیق و آزمایش بسیار در این خصوص به این نتیجه رسید که انسان ها 10 الی 15 دقیقه بعد از خواب و به همین مقدار قبل از خواب رفتن در شرایطی قرار میگیرند که هر نوع فکر حرف و تصویری را که در رویا یا واقعیت با آن مواجه شوند در طول روز عینا برای خود شبیه سازی می کنند.
همه افراد نوع بشر قبل و بعد از خواب به حالت رخوت و خواب الودگی هیپنوتیزمی وارد می شوند؛ در این وضعیت پذیرش افزایش می یابد. کوئه توضیح می دهد که شخص در حالت هیپنوز نباید بخوابد بلکه باید تنها خواب آلود باشد. رمز هیپنوتیزم این است که فرد فقط و فقط خواب آلودگی داشته باشد. از آنجا که نسل بشر هنگام صبح که از خواب بر می خیزند دچار رخوت و خواب آلودگی اند، پس بهترین زمان ارائه تلقین های صبح زود می باشد.
اولین اصل در تلقین امیل کوئه خواب آلودگی است.
دومین اصل در تلقین امیل کوئه آرامش عضلانی است.
سومین و مهمترین اصل تلقین امیل کوئه تمرکز فکری و خلا ذهنی است که در اصل کانونی کردن ذهن است؛ فقط و فقط بر روی یک موضوع ویژه.
امیل کوئه پس از تحقیق و آزمایش بر روی افراد و حالات گوناگون آنان به این نتیجه رسید که این سه حالت پیش از بیدار شدن از خواب به انسان دست میدهد چرا که در صبح هنگام انسان هم خواب آلود هم ریلکس و هم در حالتی از تمرکز فکری و ذهنی میباشد. پس از اعلام این نتیجه روز به روز به مشتریان و بیماران امیل کوئه اضافه شد، او هر روز بیماران را در سالنی جمع می کرد و به آنها آموزش میداد که چگونه در ضمیر ناخودآگاه خود نفوذ کنند و تلقین های عملی و کاربردی لازم را بر لوح ضمیر نفس یا خویشتن خویش نقش زنند. او می گوید: مهم این است که تلقین ها وارد ناخودآگاه شوند؛ بعد از آن دیگر کاری نکنید بلکه منتظر معجزات درمانی باشید.
روش های کوئه در دهه 1920 شهرتی جهانی پیدا کرد مخصوصا جمله ابدایی او:
‍‍"
من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر می شوم"
امیل کوئه پرده از بزرگترین راز قرن در خصوص هیپنوتیزم برداشته و بیان کرد که قدرت، عامل ایجاد یک حالت هیپنوتیزمی نیست بلکه مهم تر از آن مشارکت، همکاری و پذیرش بی چون و چرای تلقین های از طرف آزمودنی می باشد و همچنین عقیده دارد که هیپنوتیزم چیزی نیست جز مجموعه ای از تلقین به نفس و تلقین به نفس نیز در اصل همان هیپنوتیزم می باشد.
اگر اندیشه ای برای مدت مدید در ذهن باقی بماند فرد آن را واقعی فرض کرده و حاضر نیست هیچ گونه مطلبی بر خلاف آن را قبول نماید. از دید روان شناسی هرگاه افراد نوع بشر تمام ظرفیت فکری خود را بر روی عقیده ای متمرکز سازند و هر روز بر وسعت دامنه آن بیافزایند این اعتقاد آن شخص در جهان بیرون جنبه واقعی پیدا خواهد کرد.
قوانین کوئه:
کوئه پس از گذشت حدود 20 سال تحقیق در خصوص تلقین های هیپنوتیزمی به قوانین سه گانه زیر دست یافت:
1. قانون توجه و تمرکز : زمانی که ذهن در مدت مدیدی بر روی موضوعی متمرکز شود آن موضوع بتدریج جنبه واقعی پیدا می کند.
2.  قانون اثر متضاد : مادامی که در خیال خود ببینید که قادر به انجام کاری نیستید با تلاش بیشتر موفقیت کمتری کسب میکنید. به عبارت دیگر تفکر منفی + کوشش بیشتر = موفقیت کمتر.
3.  قانون اثر احساسی عاطفی : پندار قویتر از تلقین است. به عبارت دیگر زمانی که یک تلقین از روی اشتیاق و احساسهای عاطفی درون باشد و همراه با تصاویر ذهنی باشد. این تلقین قویتر از سایر افکار و القائات ظاهر شده و بر دیگر افکار غلبه پیدا می کند.
تلقین چیست؟
تلقین همانند بذری است که در خاک وجود انسان ها کاشته میشود. اگر به موقع به آبیاری و باغبانی آن بپردازیم، از آن دانه کوچک کم وزن درخت قطور و تنومندی ایجاد خواهیم کرد که با بالا رفتن از آن درخت از فراز قله های موفقیت خواهیم گذشت. تلقین همانند تیغ جراحی است که تنها افراد متخصص بهترین بهره برداری را از آن به عمل می آورند.
اگر تلقین به نفس در مدت زمانی طولانی مثلا چند ماه (3 الی4) ادامه داشته باشد بعد از تاثیر گذاری بر ضمیر ناخودآگاه بصورت خودکار، ناخودآگاه در پی بدست آوردن موارد ذکر شده در تلقینات بر می آید؛ در آن موقع زمانی است که اعجاز ناخودآگاه را میبینیم.


"
من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر می شوم"


این رو مطمئن باشید که تلقین قدرتی داره که میتونه از شما انسان دیگری بسازه میتونه شخصیت وجودتون رو که سالهای دراز شکل گرفته رو در مدتی کم چنان تغییر بده که باعث تعجب همگان بشه و میتونه شما رو به جائی از قله های موفقیت برسونه برای دیگران باور نکردنی باشه و اینو بدونین که:
"
تلقین یکی از مهمترین مهمترین و مهمترین رموز موفقیت است ."


منبع: مجله موفقیت