خصلت های مومن (احادیث پیامبر)

رُوِی أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ:

لا یکْمُلُ الْمُؤْمِنُ إِیمَانُهُ حَتَّى یحْتَوِی عَلَى مِائَةٍ وَ ثَلَاثِ خِصَالٍ فِعْلٍ وَ عَمَلٍ وَ نِیةٍ وَ ظَاهِرٍ وَ بَاطِنٍ

فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یا رَسُولَ اللَّهِ مَا یکُونُ الْمِائَةُ وَ ثَلَاثُ خِصَالٍ فَقَالَ یا عَلِی مِنْ صِفَاتِ الْمُؤْمِنِ أَنْ یکُونَ

از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند ایمان مومن کامل نمی شود تا اینکه دارای 103 خصلت در فعل و عمل و نیت و باطن و ظاهر گردد آنگاه امیرالمومنین( ع) فرمودند یا رسول الله آن 103 خصلت کدامند؟ فرمودند یا علی از جمله صفات مومن اینست که:

جَوَّالَ الْفِکْرِ- جَوْهَرِی الذِّکْرِ- کَثِیراً عِلْمُهُ -عَظِیماً حِلْمُهُ-

اندیشه اش بسیار متحرک و پویاست –ذاتا متذکر وبه یاد خداست –علم و دانشش فراوان –بردباریش بزرگ

جَمِیلَ الْمُنَازَعَةِ- کَرِیمَ الْمُرَاجَعَةِ- أَوْسَعَ النَّاسِ صَدْراً- وَ أَذَلَّهُمْ نَفْساً

خوش برخورد در کشمکش –بزرگوار در بازگشت و پذیرش –سعه صدرش از همه بیشتر –و نفسش از همه خاکسار تر است

ضِحْکُهُ تَبَسُّماً- وَ اجتماعه تَعَلُّماً- مُذَکِّرَ الْغَافِلِ- مُعَلِّمَ الْجَاهِلِ

خنده اش تبسم -گرده هماییش برای تعلم و یادگیری –تذکردهنده به غافل- و آموزنده جاهل است

لَا یؤْذِی مَنْ یؤْذِیهِ _وَ لَا یخُوضُ فِیمَا لَا یعْنِیهِ_ وَ لَا یشْمَتُ بِمُصِیبَةٍ

به کسی که آزارش می کند آزاری نمی رساند – و در آنچه به دردش نمی خورد وارد نشود و هیچ کس را به مصیبتی سرزنش و شماتت نمی کند

وَ لَا یذْکُرُ أَحَداً بِغِیبَةٍ- بَرِیئاً مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ- وَاقِفاً عِنْدَ الشُّبُهَاتِ

و هیچ کس را با غیبت یاد نمی کند –از کارهای حرام بیزار است –و در موارد شبهه قدم بر نمی دارد

کَثِیرَ الْعَطَاءِ- قَلِیلَ الْأَذَى- عَوْناً لِلْغَرِیبِ -وَ أَباً لِلْیتِیمِ

بخششش فراوان –آزارش بسیار کم –برای غریب و ناآشنا یاور –و برای یتیم پدر است

بُشْرُهُ فِی وَجْهِهِ- وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ- مُسْتَبْشِراً بِفَقْرِهِ

شادابی و خرمی اش در چهره –وحزن و اندوهش در دل –و به نیاز خود (به خدا ) خرسند است

أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ- وَ أَصْلَدَ مِنَ الصَّلْدِ- لَا یکْشِفُ سِرّاً- وَ لَا یهْتِکُ سِتْراً

شیرین تر از عسل- وسخت تر از سنگ است –و هیچ رازی را فاش نسازد –و هیچ پرده ای را ندرد

لَطِیفَ الْحَرَکَاتِ- حُلْوَ الْمُشَاهَدَةِ -کَثِیرَ الْعِبَادَةِ- حَسَنَ الْوَقَارِ

حرکاتش لطیف- دیدارش شیرین-عبادتش بسیار – وقارش نیکو

لَینَ الْجَانِبِ- طَوِیلَ الصَّمْتِ- حَلِیماً إِذَا جُهِلَ عَلَیهِ

برخوردش نرم –سکوتش طولانی است – اگر درباره او به نادانی رفتار شود حلیم و بردبار است

صَبُوراً عَلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیهِ- یجِلُّ الْکَبِیرَ وَ یرْحَمُ الصَّغِیر

برکسی که به او بدی کرده است شکیبا است –بزرگتر را گرامی داشته و به کوچکتر رحم می کند

أَمِیناً عَلَى الْأَمَانَاتِ- بَعِیداً مِنَ الْخِیانَاتِ- إِلْفُهُ التُّقَى وَ حِلْفُهُ الْحَیاءُ

بر امانت ها امین- و از خیانت ها به دور است –همدم او تقوا و هم پیمان او شرم و حیاست

کَثِیرَ الْحَذْرِ- قَلِیلَ الزَّلَلِ- حَرَکَاتُهُ أَدَبٌ -وَ کَلَامُهُ عَجِیبٌ

پرهیزش بسیار –و لغزشش کم حرکاتش مودبانه –وگفتارش مایه شگفتی است

مُقِیلَ الْعَثْرَةِ- وَ لَا یتَّبِعُ الْعَوْرَةَ- وَقُوراً صَبُوراً- رَضِیاً- شَکُوراً

از خطا و لغزش در می گذرد –و در پی عیوب دیگران نمی رود –با وقار –صبور –خشنود و راضی –سپاسگذار

قَلِیلَ الْکَلَامِ- صَدُوقَ اللِّسَانِ- بَرّ-اً مَصُوناً

کم حرف –راست گفتار –نیکوکار-مصون –و محفوظ

حَلِیماً- رَفِیقاً- عَفِیفاً –شَرِیفاً- لَا لَعَّانٌ وَ لَا کَذَّابٌ

بردبار-رفیق و سازگار-پاکدامن –با شرافت است لعن کننده و دروغگو نیست

وَ لَا مُغْتَابٌ- وَ لَا سَبَّابٌ- وَ لَا حَسُودٌ- وَ لَا بَخِیلٌ- هَشَّاشاً بَشَّاشاً

غیبت کننده نیست –دشنام نمی دهد نه حسود است و نه بخیل –گشاده رو و شاداب است

لَا حَسَّاسٌ وَ لَا جَسَّاسٌ -یطْلُبُ مِنَ الْأُمُورِ أَعْلَاهَا- وَ مِنَ الْأَخْلَاقِ أَسْنَاهَا

نه ظریف و حساس است –و نه کنجکاو و جاسوس –از کار ها عالی ترین را طلب می کند –و از اخلاق برجسته ترین را

مَشْمُولًا بِحِفْظِ اللَّهِ -مُؤَیداً بِتَوْفِیقِ اللَّهِ- ذَا قُوَّةٍ فِی لِین

حفظ خدا شامل حال اوست –به توفیق الهی یاری شده است –و در عین نرمش قوی است

وَ عَزْمَةٍ فِی یقِینٍ -لَا یحِیفُ عَلَى مَنْ یبْغِضُ- وَ لَا یأْثَمُ فِی مَنْ یحِبُّ

و تصمیمش همراه با یقین –با کسی که دشمن باشد ستم نمی کند –و درباره کسی که دوستش دارد به گناه نمی افتد

صَبُورٌ فِی الشَّدَائِدِ- لَا یجُورُ وَ لَا یعْتَدِی- وَ لَا یأْتِی بِمَا یشْتَهِی

در سختی ها بسیار شکیباست –نه ستم می کند و نه تجاوز –و هر چه دلش خواست انجام ندهد

الْفَقْرُ شِعَارُهُ- وَ الصَّبْرُ دِثَارُهُ -قَلِیلَ الْمَئُونَةِ- کَثِیرَ الْمَعُونَةِ

جامه زیرینش نیاز (به خدا)- و جامه زبرینش صبر ومقاومت – هزینه و زحمتش اندک –کمک و یاریش بسیار

کَثِیرَ الصِّیامِ -طَوِیلَ الْقِیامِ- قَلِیلَ الْمَنَامِ- قَلْبُهُ تَقِی- وَ عِلْمُهُ زَکِی

روزه داری او بسیار –قیام و عبادتش طولانی –خوابش کم –قلبش پرهیزگار و علم و دانشش پاکیزه است

إِذَا قَدَرَ عَفَا -وَ إِذَا وَعَدَ وَفَى- یصُومُ رَغْباً -وَ یصَلِّی رَهْباً

هنگامی که قدرت یابد عفو نماید – و هنگامی که وعده دهد وفا نماید –با میل و رغبت روزه می گیرد –و با ترس و خوف نماز می خواند

وَ یحْسِنُ فِی عَمَلِهِ کَأَنَّهُ نَاظِرٌ إِلَیهِ -غَضَّ الطَّرْفِ- سَخِی الْکَفِّ

چنان نیکو عمل می کند که گویا او را می بینند –دیده اش (از ناروا )فرو بسته –دستش باسخاوت است

لَا یرُدُّ سَائِلًا -وَ لَا یبْخَلُ بِنَائِلٍ- مُتَوَاصِلًا إِلَى الْإِخْوَانِ- مُتَرَادِفاً إِلَى الْإِحْسَانِ

در خواست کننده ای را رد نکند –ونسبت به دستاورد دیگران بخل نورزد –با برادران ارتباط وپیوستگی دارد –در نیکوکاری پیاپی اقدام کند

یزِنُ کَلَامَهُ وَ یخْرِسُ لِسَانَهُ- لَا یغْرَقُ فِی بُغْضِهِ- وَ لَا یهْلِکُ فِی حُبِّهِ

سنجیده سخن می گوید و زبانش را می بندد-در خشم و دشمنی غرق نشود – و در دوستیش هلاک نگردد

لَا یقْبَلُ الْبَاطِلَ مِنْ صَدِیقِهِ وَ لَا یرُدُّ الْحَقَّ مِنْ عَدُوِّهِ- وَ لَا یتَعَلَّمُ إِلَّا لِیعْلَمَ وَ لَا یعْلَمُ إِلَّا لِیعْمَلَ

باطل را از دوستش نمی پذیرد و در مقابله با دشمن حق را پایمال نمی کند –دانش را نمی آموزد مگر برای دانستن و آگاهی و نمی آموزد مگر برای عمل

قَلِیلًا حِقْدُهُ- کَثِیراً شُکْرُهُ- یطْلُبُ النَّهَارَ مَعِیشَتَهُ- وَ یبْکِی اللَّیلَ عَلَى خَطِیئَتِهِ

کینه اش اندک –شکروسپاس بسیار –در روز به جستجوی معاش می پردازد ودر شب بر خطا وگناهش گریه می کند

إِنْ سَلَکَ مَعَ أَهْلِ الدُّنْیا کَانَ أَکْیسَهُمْ وَ إِنْ سَلَکَ مَعَ أَهْلِ الْآخِرَةِ کَانَ أَوْرَعَهُمْ

اگر با اهل دنیا همراه شود زیرکترین آنهاست و اگر با اهل آخرت همراه باشد پارسا ترین آنهاست

لَا یرْضَى فِی کَسْبِهِ بِشُبْهَةٍ- وَ لَا یعْمَلُ فِی دِینِهِ بِرُخْصَةٍ

در کسب خویش موارد شبهه را نمی پسندد –ودر عمل به دینش دنبال عذر و رخصتی نمی رود

یعْطِفُ عَلَى أَخِیهِ بِزَلَّتِهِ- وَ یرْضَى مَا مَضَى مِنْ قَدِیمِ صُحْبَتِهِ

با خطا و لغزش برادر دینیش به عطوفت رفتار نماید –و حق دوستی دیرینه را مراعات می کند

منبع :بحار الانوار -جلد 67-ص

 

مردی که خودش را هم رنگ طبیعت میکند..


این مرد خودش را رنگ می کند.

 

شوخی نیست.

 

او هیچگونه حقه عکاسی بکار نبسته است.

او فقط و فقط خودش را رنگ کرده است.

 

دو عکس آخری شگفت انگیزند...








این مرد خودش را رنگ می کند.!!!!!   1


این مرد خودش را رنگ می کند.!!!!!   1


این مرد خودش را رنگ می کند.!!!!!   1

تست تیزهوشان


پایگاه تفریحی و فرهنگی فان شاد | Www.FunShad.Com     به عکس نگاه کنید وسعی کنید شخص موجود در عکس را پیداکنید فقط ۱۲۰ ثانیه (۲ دقیقه) بیشتر ادامه ندهید زیرا تیز هوش نیستید جواب پایین صفحه است  :چند بار سعی کنید قبل ازاینکه جواب را ببینید  جواب در ادامه مطلب

 

به عکس نگاه کنید وسعی کنید شخص موجود در عکس را پیداکنید
فقط ۱۲۰ ثانیه (۲ دقیقه) بیشتر ادامه ندهید زیرا تیز هوش نیستید
جواب پایین صفحه است

:چند بار سعی کنید قبل ازاینکه جواب را ببینید

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

نتونستی پیداش کنی؟
اشکال نداره،رفته زیر آب.

اومد بیرون،خبرت میکنم



شباهت انواع دوستی با چای

نمی‌دونم نویسنده این متن چه کسی هستش، اما متن زیبایی است.
 
 
دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه‌ایست. هول هولکی و دم دستی. این دوستی‌ها برای رفع تکلیف خوبند. اما خستگی‌ات را رفع نمی‌کنند. این چای خوردن‌ها دل آدم را باز نمی‌کند. خاطره نمی‌شود. فقط از سر اجبار می‌خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی‌کنی.

 

دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است. پر از رنگ و بو. این دوستی‌ها جان می‌دهد برای مهمان‌بازی برای تعریف کردن لطیفه‌های خنده‌دار. برای فرستادن اس ام اس‌های صد تا یک غاز. برای خاطره‌های دمِ دستی. اولش هم حس خوبی به تو می‌دهند. این چای زود دم خارجی را می‌ریزی در فنجان بزرگ. می‌نشینی با شکلات فندقی می‌خوری و فکر می‌کنی خوشحال‌ترین آدم روی زمینی. فقط نمی‌دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دو ساعت می‌شود رنگ قیر. یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می‌دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای.
دوستی با بعضی آدم‌ها مثل نوشیدن چای سرگل لاهیجان است. باید نرم دم بکشد. باید انتظارش را بکشی. باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی. باید صبر کنی. آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی. باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک. خوب نگاهش کنی. عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته، جرعه جرعه بنوشی‌اش و زندگی کنی

تست عجیب



psychology_test_ravanshenasi_mive.jpg


این مطلب را تا آخر بخوانید و تو این 30 ثانیه که تست رو انجام میدی به اتفاقی که می افته کمی فکر کنید  لطفا به سوالات زیر به سرعت پاسخ دهید: نتیجه چیست؟

  
 اگر واقعا میخوای درست کار کنه اولا که جوابها رو خیلی سریع جواب بده و گزینه آخر هم خیلی سریع انتخاب کن

    

2+2

    

    

    

4+4





       
8+8

 

 

 

16+16







    

    

    

خیلی سریع عددی بین 12 تا 5 انتخاب کنید. انتخاب کردید?







حالا برید پایین

.

.

.

.

.

.

.


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.   
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

عدد انتخابی شما 7 بود؟

باید 95% عدد 7 باشه نه اینکه آخر میل رو یه لحظه دیده باشی  اگر میخوای بده یکی از اطرافیانت این نیل رو تست کنه خودت ببین

    این آزمایش توسط یکی از محققان برجسته در زمینه مطالعات ذهنی در امریکا، پرفسور "مک کین" انجام شد در این آزمایش با طرح 4 سوال اول ذهن شما شرطی شده و در هنگام انتخاب عددی بین 12 تا 5 ابتدا ذهن این دو عدد راجمع می کند یعنی 17 ولی 17 بین دو عدد12 تا 5 نیست. ذهن اتوماتیک به عدد 7 می رسد که از 5 هم بزرگتر است. این آزمایش انقلاب بزرگی در آزمایشات رفتاری ذهن نسبت به آموخته های ما از دوران کودکی و اجتماع و آنچیزی که شبانه روز از طریق رسانه ها به ما میرسد ایجاد کرده است. طبق نتیجه تحقیقات مردم وقتی ذهنشان شرطی شد از انتخاب یا تفکر در جهت دیگر می ترسند و در دراز مدت استقلال فکری هر کس مسائل پیرامونش می شود نه تفکرات واقعی خودش. به گفته دانشمندان: بیشتر فکر کنید و از بیان نتایجی که می رسید نترسید

نگاه کنید

نگاه کنید:



مرد را به عقلش نه به ثروتش



زن را به وفایش نه به جمالش



دوست را به محبتش نه به کلامش



عاشق را به صبرش نه به ادعایش



مال را به برکتش نه به مقدارش



خانه را به آرامشش نه به اندازه اش



اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش



غذارا به کیفیتش نه به کمیتش



درس را به استادش نه به سختیش



دانشمند را به علمش نه به مدرکش



مدیر را به عمل کردش نه به جایگاهش



نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش



شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش



دل را به پاکیش نه به صاحبش



جسم را به سلامتش نه به لاغریش



سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

از خوردن نان برشته بپرهیزید!!!!!!!!!

یکی از موضوعاتی که این روزها بحث داغ اکثر رسانه‌های روز کشورهای اروپایی و آمریکایی شده است «ترس از آکریلامید» است.

 آکریلامید یک ماده اسیدی سرطان‌زاست که هنگام سوختن، برشته شدن یا پختن مواد کربوهیدراتی غلات در درجه حرارت بالا در محصولاتی چون نان، بیسکویت، کلوچه، برنج و سیب‌زمینی ایجاد می‌شود. طبق پژوهش دانشمندان، آکریلامید در مقایسه با دیگر مواد سمی شناخته شده در غذاهای مختلف می‌تواند برای انسان‌ها تا 100 برابر خطرناک‌تر باشد.
 مقدار این ماده در سیب‌زمینی سرخ شده و چیپس بیشتر است، اما در کشور ما بیشترین نگرانی از حجم تولید و مصرف آکریلامید در نان است
.

آکریلامید در نان زمانی خود را نمایان می‌کند که نان بر اثر حرارت زیاد و مستقیم تغییر حالت داده و به رنگ قهوه‌ای یا سیاه درآید و این مشکل اصلی نان‌های مصرفی ماست که اغلب به صورت سنتی در تنور تهیه و در حرارت زیاد و مستقیم پخته می‌شوند.

این ماده سمی به محض ورود به بدن تجزیه شده و ماده‌ای تولید می‌کند که می‌تواند با اثر روی DNA و ایجاد جهش در ژن‌ها موجب بروز سرطان، انواع عفونت‌ها، آسیب به سیستم ایمنی و عصبی شود. عوارض عصبی این سم شامل اختلال در هوشیاری، ضعف، تحریک‌پذیری و تغییرات رفتاری است. 

اختلالات باروری همچون تغییر در رفتارهای جنسی، ناباروری و سقط، تحریک و قرمزی پوست و چشم‌ها از دیگر عوارض آکریلامید است.

- سلامت خود را فدای طعم لذیذ نان‌های برشته نکنید و اگر قصد خرید نان‌های نازک برشته‌شده‌ای را دارید که حاوی زیره، کنجد، تخمه و ... هستند آنهایی را که رنگ روشن داشته و در اصطلاح برشته نشده هستند انتخاب کنید.

- از تُست کردن نان اجتناب کنید و در صورت ضرورت نان را در درجه حرارت کم و به مدت کوتاه تُست کنید.

- در ترکیب سوسیس جهت ایجاد بافت مطلوب از مواد پرکننده‌ای چون آرد و نشاسته استفاده می‌شود.


این مواد هنگام سرخ شدن سوسیس در روغن منجر به پف کردن و قهوه‌ای شدن آن می‌شوند که این ویژگی، محصول را بسیار خوش‌طعم و خوش‌ظاهر می‌کند.

اما باید بدانید قهوه‌ای شدن بیش از حد که در نتیجه سوختن ترکیبات کربوهیدراتی سوسیس است می‌تواند منجر به افزایش میزان آکریلامید محصول شود.

- برای پختن کیک و پیتزا در سینی فر از کاغذ مخصوص استفاده کنید.

- از برشته شدن نان حاشیه پیتزا بشدت اجتناب ورزید و در صورت برشته شدن حاشیه آن را دور بیندازید.

- برای تهیه ته‌دیگ از نان و سیب‌زمینی استفاده نکنید.

برای خرید نان سوخاری آنهایی را که رنگ روشن دارند انتخاب کنید و از مصرف بیسکویت و کلوچه‌هایی که سطح زیرین آنها سوخته است، بپرهیزید

دختر زیرک

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.
کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند.

وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود...
این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه  بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت.

دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت !

سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد :

1. دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.

2.  هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.

3.  یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیفتد.

لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکر منطقی و تفکری است که اصطلاحا جانبی نامیده می شود. معضل این دختر جوان را نمی توان با تفکر منطقی حل کرد...

به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید ؟!

و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد :

دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود !!!

در همین لحظه دخترک گفت : آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم ! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است ...!

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. نتیجه ای که 100 درصد به نفع آنها بود.

1.     همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.

2.     این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.

3.     هفته شما می تواند سرشار از افکار و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باشد

چهار اصل زندگی زرتشت

از زرتـشت سئوال کردند:

زندگی خود را بر چند اصل استوار کردی؟

فرمودند:

1. دانستم کار مرا دیگری انجام نمی دهد، پس تلاش کردم.

2. دانستم که خدا مرا می بیند، پس حیا کردم.

3. دانستم رزق مرا دیگری نمی خورد، پس آرام شدم.

4. دانستم پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.

علل و عوامل فرار دختران

عوامل فردی

عوامل فردی زمینه ساز فرار دختران از منزل عبارتند از :
۱- نداشتن عزت نفس
۲- تمایل به خود خودکشی
۳- احساس حقارت و کمبود
۴- ترس از رسوایی پس از تجاوز جنسی و عدم بازگشت به خانه
۵- ارتباط با دوستان ناباب و اغفال توسط آنان
۶- عوامل روان شناختی مثل اختلالات خلقی - افسردگی عمیق - اختلالات سایکوتیک - اختلالات شخصیت و عقب ماندگی هوشی در حد مرزی
۷- مشکل در کسب هویت
۸- فقدان مهارت های مقابله با استرس
۹- عوامل زیست شناختی مثل بلوغ زود رس - تغییرات هورمونی - ناهنجاری در امواج مغزی


عوامل خانوادگی
۱- فرار از خانه یکی از بازتاب های خشونت خانگی است
۲- اعتیاد والدین یا یکی از آنها
۳- بدرفتاری اعضاء خانواده با یکدیگر
۴- مشاجرات خانوادگی
۵- شلوغ بودن خانواده و فرزندان زیاد
۶- زندانی بودن والدین یا یکی از اعضاء خانواده
۷- فوت والدین یا یکی از آنها
۸- جدایی والدین یا طلاق آنها از همدیگر
۹- سابقه محکومیت و ارتکاب جرم والدین یا یکی از اعضاء خانواده
۱۰- انواع آزار های (جسمی .جنسی و مسامحه نسبت به فرزندان)
۱۱- حضور نا پدری و نامادری
۱۲- بد سرپرستی
۱۳- ازدواج اجباری
۱۴- شیوه های تربیتی سخت گیرانه و استبدادی و بسته بودن محیط خانواده
۱۵- ضعف در مهارتهای فرزند پروری
۱۶- آسان گیری و سهل انگاری و بی توجهی نسبت به فرزندان
۱۷- عوامل تشنج آفرین در خانواده
۱۸- ازدواج اجباری با فرد مورد نظر خانواده
۱۹- سست بودن عقاید و باورهای مذهبی خانواده ها و دختران
۲۰- طرد دختران و عدم پذیرش از سوی والدین پس از اولین فرار
۲۱- تبعیض بین فرزندان
۲۲- آزار های جنسی و جسمی از سوی نزدیکان دختران
۲۳- احساس نا امنی در خانه و سو ء استفاده جنسی پدر یا برادر
۲۴- عدم ارضای نیازهای جسمی .روانی .عاطفی دختران در خانواده
۲۵- در بعضی موارد دختران ناز پرورده که دائم تحت مراقبت ، نظارت شدید والدین هستند برای کسب آزادی و استقلال از خانه فرار می کنند.
۲۶- شکاف فرهنگی و عقیدتی بین نسلها
۲۷- افراط و تفریط در برخورد با نوجوانان .

عوامل اجتماعی
وسایل ارتباطی جمعی:موضوع فرار دختران را با ذکر تمام جزئیات منعکس می کنند در واقع افراد را نسبت به وضعیت افراد که شرایط نامساعد و بغرنج خانه را تحمل نکرده اند مطلع میکند و باعث می شوند آنها نیز همین عمل را در مواجهه با مسائل خانواده تکرار کنند ضمن آنکه اصل مسئله نیز تا حد بسیار زیادی در اذهان شکسته شده و به عنوان یک راه حل تلقی می شود.


عوامل اقتصادی
- نداشتن شغل و مسکن مناسب
- کمبود امکانات زیستی . بهداشتی .تغذیه ای
- مشکلات اقتصادی در زندگی خانواده


دختران چه تصوری از فرار دارند ؟

دخترانی که فرار می کنند تصوّر شان از فرار به دست آوردن شرایط واقعاً خوب است اما این (تصور رویایی )شاید فقط ۲۴ ساعت طول بکشد. بسیاری از دختران بعد از ۲۴ساعت فجایعی را تجربه کرده اند که درک کردنش خیلی سخت است: مورد تجاوز قرارگرفته اند _کتک خورده اند _خانه هایی که از ترس به آنجا پناه می برند و بعد از آنجا آسیب می بینند ولی واقعاً اکثر شان دنبال یک زندگی خوبند و میخواهند محبت را تجربه کنند یا استقلال و خود بودن را یعنی به دنبال یک امید واهی هستند.البته استثناء هم هست. ممکن است خیلی هم خوشبخت بشوند.

اگر دختری را می شناسید که فرار کرده است ، لطفاً در صورت داشتن اطلاعات کافی علت فرار و سرانجام او را از قسمت نظرات برایمان ارسال کنید.