از فایده های یک چرت سبک ۶دقیقه‌ای

.

 در این دنیای سرعت و شتاب، حتی خواب را هم باید به شکل «فشرده‌اش» توصیه کرد


همه از عوارض کم‌خوابی و فایده‌های خواب خوب و راحت شنیده‌ایم اما این بار محققان آلمانی، از فایده یک چرت سبک ۶دقیقه‌ای در روز می‌گویند.

به گزارش بی‌بی‌سی، بررسی‌های این محققان نشان داده چنین چرتی می‌تواند حافظه را تقویت کند؛ حتی شاید خیلی بهتر از یک خواب عمیق!

مطالعات پیشین نشان داده بود که خواب کافی می‌تواند به تقویت حافظه، کمک کند. مطالعه‌ای که در دانشگاه بوستون انجام شده و نتایج آن حدود ۳ هفته پیش منتشر شده بود، از همین دسته مطالعات است.

در این مطالعه مشخص شده بود دانشجویانی که در روز ۴۵دقیقه چرت می‌زنند، عملکرد تحصیلی و توان یادگیری بالاتری نسبت به هم‌کلاسی‌هایشان دارند. این مطالعه در نشریه علمی«خواب» منتشر شده بود.

گرچه این محققان همان‌جا تأکید کرده‌اند که این روش را نمی‌توان برای شاگرد اول شدن دانش‌آموزان و دانشجویان ته‌خطی استفاده کرد. این روش تنها می‌تواند کارایی یادگیری هر فرد را به حد مطلوب خودش برساند.

این نتایج چندان برای محققان تعجب‌آور نبود؛ چرا که می‌دانستند مغز طی یک خواب عمیق، فرصتی برای پردازش اطلاعاتی به دست می‌آورد که طی بیداری کسب کرده بود. به همین علت توصیه به داشتن یک چرت کوتاه روزانه، در راستای همان فرضیه‌های پیشین در مورد نقش خواب در فعالیت و عملکرد مغز بود.

اما این مطالعه جدید، که در دانشگاه دوسلدورف آلمان انجام شده، نگاه دیگری به ماجرا دارد. در مطالعات قبلی، نقش خواب «عمیق» بررسی شده بود؛ خوابی که رسیدن به آن، حداقل ۲۰دقیقه برای فرد زمان می‌برد.

در حالی که در مطالعه جدید، تنها ۶دقیقه چرت زدن هم مفید شناخته شده! در این مطالعه، تعدادی کلمات، به دو گروه از افرادنشان داده شد.یک گروه یک ساعت بعد را خوابیدند و به گروه دوم اجازه داده شد تنها ۶دقیقه چرت بزنند؛ یعنی به عبارتی فقط برای مدت کوتاهی چشمان‌شان را ببندند و استراحت کنند.

بعد از یک ساعت، افراد مورد آزمایش قرار گرفتند که کدام گروه می‌توانند کلمات داده شده را بهتر به یاد بیاورند. مقایسه این دو گروه نشان داد که عملکرد گروه دوم بهتر بوده است؛ یعنی چرت کوتاه و فوق‌فشرده، حتی تأثیری به‌مراتب بهتر از یک خواب واقعی و عمیق و کامل داشته است و بهتر می‌تواند حافظه افراد را تقویت کند.

سایر محققان هنوز نظر صددرصد مساعدی نسبت به این نتایج ندارند؛ چرا که عقیده دارند باید مطالعات بیشتری در این مورد صورت گیرد. نمی‌توان تنها از روی نتایج یک مطالعه، تمام فرضیات پیشین را تغییر داد.

با این حال، این نتایج که در نشریه «نیوساینتیست» منتشر شده، می‌تواند سرنخ‌هایی برای بررسی بیشتر سازوکار خواب در تقویت حافظه به وجود آورد؛ به ویژه اینکه مطالعات دیگری نیز که پیش از این انجام شده بود، تأثیرات مثبت دیگری را برای چرت روزانه نشان می‌داد.

کاهش بیماری‌های قلبی و عروقی و کنترل بهتر فشارخون، یکی از این تأثیرات است. به‌نظر می‌رسد چرت روزانه، به‌عنوان فرصتی برای کسب آرامش و استراحت در این دنیای شلوغ و پرتنش، می‌تواند نقش مهمی در عملکرد مغز و نیز سلامت جسم انسان داشته باشد؛ حتی اگر این فرصت، تنها ۶ دقیقه، و به اندازه چشم‌ برهم‌ نهادنی کوتاه باشد.

دنیای اسرارآمیز عقده های روانی

هنگام سفر به دالا ن هزار توی «ماهیت آدمی» هیجان انگیزترین زمان، لحظه های مواجهه با عقده های درونی انسان است. لحظه هایی که بارقه های امید و نومیدی نسبت به مقام آدمی توامان درخشش می کنند. در این لحظه هاست که گیج و منگ به قضاوت کوچکی یا برعکس عظمت و پیچیدگی مفهوم شگرف «انسان» می نشینیم. سرزمین عقده های درونی که ترجمان تنهایی ها و دغدغه ها و التهاب ها و نگرانی ها و مخفی کاری های همه ماست، قلمرو نابی است برای شناخت ماهیت پیچیده انسان.
● تعریف عقده روانی
عقده ها (complex) موضوعات عجیبی که در اعماق وجود انسان قرار گرفته باشند تلقی نمی شوند بلکه مجموعه های رفتاری پیوسته حاضری هستند; همانند استعداد موسیقی یا بهتر بگوئیم زبان خارجی آشنایی که در ما وجود دارند و ما جز در یک موقعیت خاص از آنها استفاده نمی کنیم. به بیان ساده تر عقده ها بخش های رفتاری ای هستند که به صورت تکه تکه به حیات خود ادامه می دهند و در «من» آدمی ادغام نشده اند و به صورت گستره پررنگی از «علا یق» خود را نشان می دهند. ذوق عامه این واژه را در معنایی نسبتا خاص به کار می برد و آن به معنی «وجود مانع در جریان طبیعی یا عادی یک فعالیت» یا «ناراحتی روحی یا امتناع از رفتار سازگار عادی» است. ولی این برداشت عمومی از واژه عقده نسبتا اشتباه است چرا که در نوشته های اکثر نظریه پردازان بزرگ، عقده لزوما رفتار نابهنجار نیست. برای مثال بودن (Boubouin) روانکاو سوئیسی می نویسد: «این عقده ها نیستند که نابهنجار و مرضی هستند بلکه برخی از دگرگونی ها یا تورم آنهاست که بیمارگونه تلقی می شود». وی به متمایز کردن عقده های عادی می پردازد و درباره آنها می گوید «اینها ارکان روح» هستند.
از نظر وی عقده های عادی همان تمایلا ت و گره های علا یقی هستند که در وجود کلیه انسان های روی زمین وجود دارند و تقریبا ۳ دسته هستند:
الف) علا قه به شی» (که با رفتارهای مربوط به آن شی» خاص مشخص می شوند مثل وصول، تماشا کردن، شناختن، تملک، احتراز کردن، خراب کردن و مانند آن).
ب) علا قه به «من» و اعتبار آن (از راه مقایسه خود با دیگری، اثبات وجود خود، حق خواهی، شناساندن خود و شناختن خویش و...).
ج) علا یق شخصی ویژه (نظیر یک سری رفتارهای خاص و کنش - واکنش ها).
عقده های عادی یا طبیعی ممکن است به صورت حالا ت مرضی در آیند برای مثال «کنجکاوی» یک انگیزه طبیعی است و طی آن لذت دیدن و دانستن دنبال می شود. در میان کنجکاوی ها، کنجکاوی درباره جنس مخالف امری طبیعی است. ولی ممکن است با فردی مواجه شویم که در این راه با ممانعت ها و تنبیه هایی روبه رو شده است که هم آتش کنجکاوی او را تیزتر کرده اند و هم در وی احساس گناه پدیده آورده اند. لذا در او «عقده ای» پیدا می شود که مربوط به علا قه ای شدید و احاطه گر برای شناخت و برملا ساختن اسرار و رموز به طور کلی و مطالب مربوط به جنسیت به طور اخص است. لذا چنین فردی تمایل به رفتارهای اغواگرایانه و نمایشی پیدا می کند وانگهی به نحو مقاومت ناپذیری مجذوب اسرار و رموز است و «محرم» انجمن های مخفی شدن را در سر می پروراند... بنابراین عقده ای در وی شکل می گیرد که بودون آن را عقده خودنمایی لقب داده است. بنابراین عقده یک گرایش عادی است ولی در اثر احاطه مفرطی که بر مجموعه روان و رفتار پیدا می کند، به صورت مرضی در می آید و انعطاف «من» انسان را از بین می برد و آزادی آدمی را محدود می کند. این جاست که یونگ معتقد می شود «هنگامی که عقده ای بر ما حکومت می کند ما دیگر خودمان نیستیم... یک عقده فعال گاهی ما را در یک حالت عدم آزادی غوطه ور می سازد...».
● شیوه های عملکرد عقده ها
چهار عملکرد اصلی وجود دارد که مستقیما در تغییر شکل عقده ها دخیل هستند:
۱) اعتلا
در اثر این عملکرد، عقده به قلمرویی انتقال می یابد که از لحاظ اجتماعی یا معنوی مقبول باشد و برای «من» انسان به صورت یک فعالیت حاوی رغبت یا علا قه و حتی ارزش (اجتماعی، اخلا قی، معنوی یا زیباشناسی) درمی آید. برای مثال اگر عقده ویرانگری بر نیاز به ویران ساختن، شکستن و خرد کردن اشیا مسلط شود به صورت تخصص در مواد منفجره، معادن، ساخت یا آزمایش ماشین های خراب کننده و کاربرد ابزارهای ویژه انهدام و خرد کردن اعتلا می یابد. اما اگر همان عقده بر نیاز به آزارگری مبنی بر کشتن، شکم دراندن، سوراخ کردن، تکه تکه کردن، خونریزی و غیره سلطه یابد، اعتلا های اجتماعی متعددی امکان بروز می یابند که از مامور اعدام تا قصابی و حتی تخصص در جراحی یا پزشک قانونی را دربرمی گیرد. عقده خودنمایی مثال دیگری است. عقده خودنمایی (نشان دادن خود، به نمایش گذاشتن خود و بدن، جلب توجه دیگران، ایفای یک نقش در برابر دیگران، خود را مورد تحسین قراردادن و...) از لحاظ اجتماعی کلیه فعالیت های مربوط به صحنه، صفحه تلویزیون، بساط و تریبون و موارد مشابه را در بر می گیرد; از نقش یک فروشنده دوره گرد گرفته تا استاد دانشگاه در حین تدریس و سخنرانی پرشور یا حتی کمدین حرفه ای. همچنین عقده حقارت با کاربرد تواضع و کناره گیری ارادی و افراطی اعتلا می یابد.
۲) تلافی
از کوششی برای انکار عقده از طریق ایجاد یک رشته رفتارها در مورد همان موقعیت هاست; رفتارهایی که دقیقا عکس رفتارهای عقده ای است. مثلا راه رفتن با گام های صدادار و نظامی ضمن زدن سوت و خوشحالی به هنگام شب در حالی که فرد ترس بسیار از تاریکی دارد! این امر خود یک رفتار لحظه ای برای تلا فی است. به خود باد انداختن، خود را معتبر نشان دادن و حالت نخوت به خود گرفتن به منظور ترساندن دیگران: درحالی که فرد مایل است هر چه زودتر خود را نجات دهد! این نوع رفتار همانا رفتاری موقعیتی است که به منظور پنهان داشتن احساس حقارت یا احساس گناه اتخاذ می شود. مثال اگر یک مجرم قدیمی و کهنه کار است که به صورت یک تصحیح کننده بی گذشت کلیه خطاها یا یک پیرو آرمان ها و ارزش های اخلاقی به صورت جزمی در می آید.
۳) جبران
این عملکرد که بسیار شبیه تلافی است عبارت است از باطل ساختن اثرات مغشوش کننده یک عقده ضمن ایجاد یک رفتار معکوس موفق و رضایت بخش برای فرد. مثلا کودک ۱۰ ساله ای که از یک عقده حقارت در رنج است و علت آن ضعیف بودن، بیمار بودن یا از لحاظ جسمانی در بین گروه همسن و سال ها توان کمتر داشتن است، تلاش خواهد کرد و از راه جبران به یک برتری ذهنی یا هنری فایق آید و در یکی از این دو زمینه به درخشندگی و کمال آرمانی برسد.
۴) توجیه دفاعی
توجیه دفاعی یا توجیه عقلانی عبارت است از خنثی کردن کامل عقده یا بهتر بگوییم انکار فعالانه آن. یکی از نمونه های مناسب این عملکرد توجیه دفاعی عقده احساس گناه در فرد کمال طلب افراطی است: این فرد برعکس اکثر مردم که به سادگی از خود و از کار خود حتی اگر دلخواه نباشد، راضی می شوند، شخص دقیقی است که به صورت افراطی در پی کمال است. در توجیه عقلانی فرد دیگر از عقده خود رنج نمی برد زیرا آن را انکار کرده
● ویژگی های رفتار عقده ای
واکنش یا رفتار عقده ای دارای خصایص زیر است:
۱) رفتار عقده ای افراطی، حد ناشناس و اغراقآمیز است; بدین معنی که با کوچکترین نشانه ای به راه می افتد. مثلا مرد یا زنی که به یک عقده طردشدگی مبتلا شده است و فرمول تکراری «من طرد شده ام» یا «هیچ کس مرا دوست ندارد» ورد زبان اوست، دارای واکنشی شدید است; یعنی دارای واکنش شدید عاطفی و فاصله گیری خشن از دیگری، فقط به این بهانه که شیوه استقبال شما از وی به هر دلیلی همراه با محبت، خوشحالی و ظواهر مثبت مورد انتظار آن مرد یا زن نبوده است.
۲) خود مختاری عقده ویژگی دیگر واکنش عقده ای است به این معنا که می تواند علیرغم خواست ارادی «من» فرد به حرکت درآید و رفتار او را تعیین کند. یونگ در این زمینه می نویسد: «عقده ها دارای گونه ای خودمختاری بارز هستند و شباهت به موجودات مستقلی دارند که در درون روح ما گونه ای زندگی انگلی را طی می کنند.»
۳) خود شخص نسبت به عقده داشتن خودآگاهی ندارد یعنی نمی داند کدام عقده را دارد مگر در یک صورت و آن هنگامی است که در برخی از موقعیت ها یا شیوه کلی زندگی خود، احساس ممانعت، مزاحمت یا رکود کند.
۴) باید میان عقده و یک عادت تمایز قایل شد. عادات نیز همانند عقده ها به نحوی استقلال پیدا کرده اند و از من ارادی خارج هستند; چنان که جویدن ناخن، وسواس، کندن مو، سیگار کشیدن و... به خودی خود عقده شمرده نمی شوند. عقده فقط در پاسخ به یک موقعیت واقعی پدیدار می شود و یک واکنش «عاطفی و اخلاقی» نسبت به یک موقعیت خاص است. «ناتوانی در تحمل کمترین سرزنش یا کمترین شوخی» نشانه ای از یک عقده است حال آنکه تیک هایی مانند «پلک زدن» از نشانه های داشتن عقده نیستند.
● سرزمین اسرارآمیز عقده ها
هنری مورای فهرستی از عقده ها را معرفی کرده است که به شرح زیر هستند. وی معتقد است این عقده ها نابهنجار نیستند مگر زمانی که به صورت افراطی آشکار شوند و اجازه ندهند که شخصیت به صورت انعطاف پذیر رشد کند:
۱) عقده مهرطلبی دهانی (complx aggression oral):
این عقده ترکیبی از فعالیت های دهانی، تمایلات پذیرا و نیاز به حمایت و حفظ شدن را نشان می دهد. نمودهای رفتاری این عقده شامل مکیدن، بوسیدن، خوردن، نوشیدن، تشنه محبت بودن، همدردی، حفاظت و عشق است.
۲) عقده پرخاشگری دهانی (complx aggression oral):
رفتارهای دهانی و رفتارهای پرخاشگرانه را به صورت توام شامل می شود از جمله گاز گرفتن، تف انداختن، فریاد کشیدن و پرخاشگری زبانی مثل ریشخند و طعنه.
۳) عقده طرد دهانی (Complex rejection oral):
رفتارهایی مثل استفراغ کردن، ایرادی بودن افراطی در مورد غذا، کم خوردن، ترسیدن از آلودگی دهان (مثلا ترس از بوسیدن)، میل به انزوا و اجتناب کردن از وابستگی به دیگران را شامل می شود.
۴) عقده طرد مقعدی (Complex rejection anal): پرخاشگری غالبا بخشی از این عقده است ودر رفتارهای خصمانه و آزارگرانه، بی رحمی، ویرانگری، قشقرق، انداختن و پرت کردن اشیا، شلیک کردن تفنگ و منفجر کردن مواد منفجره نشان داده می شود.
۵) عقده نگهداری مقعدی (Complex retention anal):
در انباشتن، پس انداز کردن و جمع کردن اشیا به صورت وسواسی یا افراطی، پاکیزگی، آراستگی، نظافت، لجبازی و خساست خود را نشان می دهد.
والدین بیش از حد پرتوقع و کنترل کننده که آموزش توالت رفتن را خیلی زود یا خیلی شدید تحمیل می کنند احتمالا موجب شکل گیری این عقده در کودک می شوند.
۶) عقده انزوای ساده:
این عقده به صورت میل به بودن در مکان های کوچک، گرم و تاریک که امن و پرت باشد تجربه می شود. برای مثال فرد ممکن است آرزو کند که به جای اینکه صبح از رختخواب بلند شود، زیر پتو بماند.
افراد دارای این عقده به وابسته بودن به دیگران، منفعل بودن، گرایش داشتن به رفتارهای امن و آشنایی که در گذشته کارساز بوده اند، متمایل هستند.
۷) عقده میزراهی (Complex urethral):
عقده میزراهی که منحصر به نظریه مورای می باشد، به جاه طلبی مفرط، حس تعریف شده عزت نفس، خودنمایی، شب ادراری و خودشیفتگی مربوط می شود. این عقده با اقتباس از مظهر افسانه ای یونان که به قدری به خورشید نزدیک شد که موم نگهدارنده بال های او ذوب شد، گاهی اوقات عقده ایکاروس نامیده می شود. اشخاص دارای این عقده هدف های بلندپروازانه دارند و رویاهای آنها با شکست بر هم می خورد!
به غیر از هنری مورای روانکاوان دیگری نیز به برخی از عقده ها اشاره کرده اند. برای مثال «بودون» به توصیف عقده های زیر پرداخته است:
۱) عقده ادیپ:
عقده ادیپ پیش از هر چیز گرهی در احساسات شدید است، احساساتی که زندگی عاطفی کودک بین ۳ تا ۵ سالگی را تشکیل می دهد و به طور کلی در بردارنده امیال عاشقانه کودک نسبت به ولی جنس مخالف خود از یکسو و رقابت حسودانه همراه با آرزوی مرگ نسبت به ولی هم جنس از سوی دیگر می باشد. نام عقده ادیپ از داستان ادیپ شاه اثر سوفوکل گرفته شده است. این عقده در دختران عقده الکترا نامیده می شود.
از لابه لای تعبیر و تفسیر خلق و خو های تکراری زندگی روزمره، عشق ها و «تعهدات» می توان به شکل بروز یافته این عقده پی برد. مثلا یک فرد پرخاشجوی انقلابی موجودی است که نتوانسته است بر عقده ادیپ خود فایق آید و پرخاشگری خود (که در اصل در مسیر مخالفت با پدرش است) را به پرخاشگری علیه قدرت حاکم بدل ساخته است و این مطلب به منظور به اثبات رساندن خود به عنوان یک قدرت است...
۲) عقده قابیل:
این عقده که صورت بیمارگونه طرد و پرخاش نسبت به موضوعی مزاحم و نامطلوب است، همان عقده حسادت برادری است، عقده ای که به صورت رفتارهای طرد، منع، بی اعتبار ساختن و پرخاش نسبت به هر رقیب واقعی یا فرضی درآمده است.
۳) عقده تخریب:
این عقده تمایل به خراب کردن، ضایع ساختن، کثیف کردن، به هدر دادن و از دیدگاه فرهنگی، خراب کردن و عیب جویی کردن و بی اعتبار ساختن دیگران و عقاید است. این عقده می تواند در حد سادیسم (یعنی لذت بردن از رنج دادن دیگران، صدمه زدن و تنبیه کردن) یا خودآزاری (یعنی لذت بردن از آزارخود در پی چیزی که موجب رنج فرد می شود و خوش آمد از درد کشیدن) پیش رود.
۴) عقده خودنمایی:
شامل میل مفرط به دیدن و دیده شدن، شناختن و دانستن، تحسین و توجه دیگران را تحریک کردن، در جریان اسرار و رموز قرار گرفتن و... می شود.
۵) عقده تولد:
این عقده تغذیه کننده تردیدهایی درباره اصل یک مطلب یا چیز یا هویت است و مبدا تردیدهای شخصیتی است که حتی ممکن است چهره ای روشنفکرانه و تعمیم گرایانه به خود بگیرد و به صورت پرسش هایی درباره منشا پیدایش انسان یا تصورات مربوط به تولد دوباره (مثل تناسخ) در آید.
۶) عقده دیان (Diane):
یا عقده دختری که می خواست پسر باشد: عقده ای که منشا حق طلبی های زنان، طرد زن بودن، مادر بودن، رفتارهای ظریف زنانه و وظایف زنانه است.
● سایر عقده ها
همچنین بسیاری از نظریه پردازان دیگر به توصیف و نامگذاری عقده ها پرداخته اند که در اینجا فقط نمونه هایی از آنها ارائه می شود:
۱) عقده ژوناس (Jonas):
این عقده به معنی گرایش به در امان نگه داشتن خویش است و برگشت خیالی به داخل شکم مادر و پناه بردن به یک حامی به محض آنکه مشکلات اعلام خطر می کنند.
۲) عقده لوهنگرین:
مبنی بر سعی در تامین سعادت دیگران و خانواده خود، ضمن چشم پوشی از لذات زندگی برای خویشتن و سپس با رسیدن به این هدف ناپدید شدن، است. (لوهنگرین قهرمان افسانه ای آلمان بود که دعوت به نجات شاهزاده خانم برابانت می شود. او شاهزاده را از دست دشمنانش نجات می دهد و با او ازدواج می کند. اما از دختر می خواهد که هرگز راز مربوط به اصل او را نپرسد، چون به قول خود وفا نمی کند، لوهنگرین با همان زورق سبدی که به وسیله قویی کشیده می شد، دختر را ترک می گوید).
۳) عقده پرومته (Promethee):
یا عقده ادیپ در عرصه حیات معنوی عبارت است از تمایل به داشتن قدرتی همانند استادان خویش، پی بردن به رمز قدرت آنان و مجذوب خود ساختن آنان، ضمن قبول خطر برانگیختن خشم و انتقام آنها. (پرومته نخستین موجد تمدن جهان به شمار می رود و چون به جای گوشت گاو، استخوان های آن را به زئوس هدیه کرد و آتش را از آسمان ربود و به انسان هدیه کرد، مورد خشم او قرار گرفت).
۴) عقده امپدوکل (Empebocle):
مبنی بر آنکه آتش بزرگترین پاک کننده است و بنابراین این فرض «به آتش انداختن خود» و خودسوزی باعث تغییر مدار دنیایی می شود که می خواهیم «کانون» روشنگر آن باشیم.
۵) عقده ژوکاست (Jocaste):
در بین زنان عبارت است از نیاز به حفظ پسر خود در نزد خویش و خاموش ساختن تمایل به استقلال و تمایل به اثبات مرد بودن پسر خود از طریق محبت افراطی. نتیجه این وضع مردان بزرگسال وابسته ای است که به همسر خویش به چشم مادر خود نگاه می کنند.
۶) عقده کرونو (Kronos):
عقده پدری است که به فرزندانش ستم می کند، با شخصیت خود آنها را خرد می کند یا از استقلال طلبی آنها جلوگیری می کند. این عقده از آن «پدران آزارگر» است.

افسردگی: بیماری روحی و روانی


افسردگی


رتبه دوم بیماری‌ها در کشور
شیوع اختلالات روانی در جمعیت بالای 15 سال کشور 21.3 درصد در مناطق روستایی و 20.9 در مناطق شهری برآورد شده است. شایع‌ترین این اختلالات افسردگی بوده است.

طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در سال 2009 امروزه حدود 450 میلیون نفر از مردم دنیا از بیماری‌های مختلف روحی و روانی رنج می‌برند. طبق آمار دیگری بیماری‌های روانی پس از حوادث غیرعمومی در کشور به‌طور مشترک با بیماری‌های قلبی و عروقی رتبه دوم را در کشور دارد. شیوع اختلالات روانی در جمعیت بالای 15 سال کشور 21.3 درصد در مناطق روستایی و 20.9 در مناطق شهری برآورد شده است. شایع‌ترین این اختلالات افسردگی بوده. این بیماری 60 درصد مرگ و میر‌های دنیا را به خود اختصاص داده است. طبق این آمار افسردگی چهارمین عامل ناتوانی بوده و به زودی در دنیا به دومین علت شناخته خواهد شد. این در حالی است که در کشور ما افسردگی اولین علت سالیان از دست‌رفته عمر به علت ناتوانی است.

هم‌اکنون در بانک اطلاعات مربوط به بیماران روانی سازمان بهزیستی کشور 101 هزار بیمار روانی مزمن شناخته شده‌اند که از این تعداد 67 در صد مرد و 33 درصد زن هستند. این آمار جدای از گروهی از افرادی است که یا به‌لحاظ ذهنیت و نگاه‌های سنتی به بیماری‌های روانی از مراجعه به روان پزشک خودداری می‌کنند و کسانی است که دچار بیماری‌های روانی هستند اما خوشان هم از آن اطلاع ندارند می‌شود. اما منشاء این بیماری‌ها کجاست و یا اینکه چرا در مواردی عنوان می‌شود که برخی از بیماری‌های روانی نوظهور هستند و در گذشته نبوده‌اند. آیا این بیماری‌های روانی نوظهور محصول مدرنیته هستند یا در گذشته نیز بوده و امروز با نام‌های جدیدی و اختصاصی‌تر معرفی می‌شوند.

شخصیت آدمی چیست؟

در این باره دکتر شیوا دولت آبادی چنین می‌گوید: «بیماری‌های روانی و مشکل روانی به شکل جدی آدمی را دچار معلولیت کند یا به‌لحاظ خفیف عوارض روانی بر جای گذارد و ترکیبی از برخی آمادگی‌هایی است که بشر یا به‌صورت ژنتیکی از آن برخوردار است و یا اکتسابی از عوامل مختلف کسب می‌کند. حتی جدی‌ترین آمادگی‌های ژنتیکی نیز تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار می‌گیرند و با شدت کم و یا بیشتر خودشان را نشان می‌دهند. بنابراین هرگاه از مشکلات روانی سخن به میان می‌آید. شرایط بیرونی بر روان انسان تأثیر می‌گذارند.

دکتر دولت‌آبادی درخصوص میزان این تأثیرگذاری‌ها نی عوامل محیطی و درونی نیز چنین عنوان می‌دارد: «اصل دیگر در روان‌شناسی زنتیکی و پیش زمینه بودن فعل و انفعالاتی درونی است. بیماری اسکیزوفرنی یک بیماری است که به شکل جدی بر شخصیت و تفکر، ادراک و عواطف و هیجانات تأثیر می‌گذارد. در بیماری‌های روانی ترکیبی از زیست‌شناسی (عوامل زیستی)، روانشناسی و جامعه‌شناسی را می‌توان دید. این سه در کنار یکدیگر هم شخصیت را می‌سازند و مشکلات روانی و جسمانی شخصیت‌ها را شکل می‌دهند. وی ادامه می‌دهد: «داشته‌های انسان ترکیبی از آن چیزی است که به‌لحاظ زیستی، اجتماعی و خانوادگی کسب کرده است. اینها همگی شخصیت آدمی را می‌سازد. از این رو اگر نقصانی در هر یک وجود داشته باشد به‌لحاظ روانی می‌توانند مشکل ساز باشد.»

اضطراب و وسواس؛ بیماری‌های جدید

شیوا دولت آبادی با اشاره به گونه‌ای از بیماری‌هایی که منشأ درونی دارد آنها را به عنوان بیماری‌هایی معرفی می‌کند که در همه ادوار زمانی بوده‌اند و می‌افزاید: «آن دسته از اختلالات که پایه و زمینه ژنتیکی قوی دارد. مانند اختلالاتی که همواره در وجود گروهی از آدم‌ها بوده است. بیماری‌هایی که در گذشته به عنوان «مالیخولیا»، «ملانگولی»، «وضعیت روانی دو قطبی» و «افسردگی» می‌شناختیم. همواره در طول تاریخ بوده‌اند. این بیماری‌ها یک عامل عمده زیستی دارند. البته در این خصوص عوامل بیرونی می‌توانند تأثیر بگذارند اما تعیین‌کننده نیستند.»

 

وسواس

دکتر دولت آبادی وسواس را در گونه بیماری‌های جدید وبیماری محیطی خوانده و می‌گوید: «در مواردی با اختلالاتی روبه‌رو هستیم که تنها به شرایط محیطی ارتباط دارند. اختلال وسواس یکی از این گونه بیماری‌های روانی محسوب می‌شود. این بیماری هم به‌لحاظ نوع و هم میزان در جوامع مختلف متفاوت است. بنابر این در این جا عوامل محیطی نقش بسزایی را بازی می‌کند. البته در بیماری وسواس نیز آمادگی مغزی و زیستی نقش مهمی دارد.» او اضطراب را نیز گونه‌ای دیگر از این دسته از بیماری‌ها معرفی می‌کند و می‌افزاید: «اضطراب دیگر اختلالی است که در سال‌های کنونی زیاد دیده می‌شود. این بیماری یکی از متداول‌ترین آثار زندگی مدرن است. هرچه فضای زندگی‌ها از آرامش و امنیت تهی شود، میزان استرس بیشتر می‌شود. این گونه اختلالات روانی محصول شرایط زندگی و جامعه هستند. در این موارد وزنه به سمت عوامل بیرونی سنگینی می‌کند. این مشکل در همه یکسان نیست. یعنی شرایط یکسان همه انسان‌ها به یک میزان دچار اختلالات اضطراب نمی‌شوند. پس این مورد نیز ریشه در عوامل مغزی و زیستی دارد.»

افسردگی یا درماندگی آموخته شده

از نظر دکتر دولت آبادی برخی بیماری‌ها هم علت بیرونی و هم درونی دارند. او آنها را دو قطبی می‌نامد. از جمله این بیماری‌ها «دپرس» بودن است. دکتر دولت‌آبادی در این خصوص نیز چنین می‌گوید: «دپرس بودن از طرفی در شمار آن دسته از بیماری‌های بسیار جدی روانی است. پیشتر به بیماری‌های دو قطبی اشاره شد. در چنین حالتی فرد می‌تواند دچار افسردگی شدید می‌شود. البته افسردگی در واکنش اتفاق‌های بیرونی نیز وجود دارد که این اختلال بیش از هر چیز تحت تأثیر وقایع بیرونی است. این اختلال واکنشی و در مورد افسردگی واکنش افسردگی و به اختلال افسردگی، بیماری گفته می‌شود. اختلال واکنشی زمانی رخ می‌دهد که بیمار دیگر درمانی برای بیماری‌اش نمی‌یابد. نام علمی این اختلال «درماندگی آموخته شده» است. حدود 30 سال است که این اسم جایگزین افسردگی شده است.»

برخی از بیماری‌های روانی که آنها را با نام‌های تکرای و شناخته شده به خاطر می‌آوریم امروزه به‌خاطر تحقیقات علمی و تخصصی شدن وتقسیم شدن به شاخه‌های مختلف به اسامی و نام‌های دیگری شناخته می‌شوند. دکتر دولت آبادی در این باره چنین می‌گوید: «در عالم پزشگی اسامی مختلف جهانی برای بیماری‌ها انتخاب می‌شود. و در ادوار مختلف این بیماری‌ها تغییر نام پیدا می‌کنند. از قرن 19 بیماری‌های روانی زیستی و محیطی (بیرونی) تقسیم‌بندی شد. در قرون 20 تا 21 بیماری‌های روانی دچار دسته‌بندی‌های دیگر شدند.

در ایالات متحده بر اساس مطالعات انجام شده هر چند سال یکبار دسته‌بندی‌های جدیدی انجام می‌شود و اسامی آنها را نیز تغییر داده می‌شود. آمار چهانی بهداشت نیز این دسته‌بندی‌ها را انجام می‌دهد و نام برخی از اختلالات را تغییر می‌دهد. به همین خاطر در 30، 40 سال اخیر شاهد آن هستیم که اختلالات روانی دچار تغییر اسم می‌شوند. به عنوان مثال در دوره‌ای به یک اختلالی گفته شد «پرتحرکی کودکان یا بیش‌فعالی» اما امروزه به آن گفته می‌شود «نقصان در توجه» امروزه با مطالعات بیشتر این اختلال‌ها در حال تغیر و دقیق‌تر شدن هستند و زیرگروه‌های تازه‌ای پیدا می‌کنند.»

علت خواب دیدن

علت خواب دیدن

حیوانات نیز بر اساس آزمایشهایی که انجام گرفته است خواب میبینند، همچنین تحقیقات علمی نشان داده اند، افرادی که مادرزاد نابینا هستند و هرگز بینایی نداشته اند، در هنگام خواب رویاهای تصویری نمیبینند، زیرا مغز این افراد با دیدن آشنا نیست و تجربه آنرا ندارند، این افراد رویا را با سایر حس های بدنشان تجربه میکنند، مثلا آنرا لمس میکنند یا میشنوند یا می بویند. در مورد اینکه چرا انسانها خواب میبینند تئوریهای مختلفی وجود دارد.

کارل یانگ معتقد بود رویا دیدن برخواسته از ضمیر خودآگاه انسان است که تلاش میکند مشکلات ما را که در حال بیداری با آن روبرو هستیم حل کند و مسائل مختلف را پردازش کند. اما چیره ترین تئوری موجود برای توضیح خواب مربوط به آلان هابسون و رابرت مک کارلی است که خواب دیدن نتیجه برانگیزشهای تصادفی مغز است که حافظه های باقی مانده از آثار تجربیات حسی پیشین را بویژه از بخش حافظه موقت مغز که دسترسی سریعتر و آسانتری به آن مقدور است بازپردازش میکند.

استرس، افسردگی، و ضربه های روحی بطور مستقیم خواب را مورد تاثیر قرار میدهند. رویاها را همچنین میتوان با فکر کردن قبل از خواب تحت تاثیر قرار داد، یعنی برخی از خوابها راجع به موضوعاتی هستند که انسانها راجع به آن موضوعات فکر کرده اند.

خواب هر شخص تا حدود زیادی محدود به دانش و اطلاعات او از محیط اطرافش نیز هست. معمولا گفتگوهایی که در خواب بین انسان و سایرین رد و بدل میشود به زبان مادری انسان یا زبانهایی که بر آنها تسلط دارند انجام میگیرد.


رویاهای انسان از آنجا که برخواسته از مغز وی است و متاثر از وضعیت جسمانی و روحانی او است میتواند بیانگر شرایط روحی و حتی جسمی افراد باشد، از این رو است که روانشناسان علاقه مند هستند خوابهای بیماران خود را بررسی کنند. لذا تعبیر علمی خواب برای دریافتن شرایط درونی انسانها مسئله ای مورد قبول روانشناسان است. این البته به معنی اعتبار تعبیر خواب برای پیش بینی آینده نیست، و هر خوابی باید برای شخصی که آنرا دیده است تعبیر شود نه اینکه مسئله ای برای همه یک معنی را داشته باشد، مثلا برای کسی که در باغ وحش کار میکند دیدن یک فیل در خواب میتواند معنی متفاوتی با کودکی که اسباب بازی اش یک فیل پلاستیکی است داشته باشد.

قوه عقلانیت و هوشیاری انسانها در هنگام خواب دیدن نیز فعال است، اگر چه به اندازه زمان بیداری فعال نیست و این خود بخود باعث میشود برخی از فکرهای انسان تا حدودی منطقی باشند؛ با این حساب واقعی از آب در آمدن برخی از خوابها هرگز عجیب نیست، زیرا این خوابها نتیجه عقلانیت انسان هستند و عقلانیت انسانها در برخی موارد میتواند چیزهایی را از روی دانسته ها پیش بینی کند.بعنوان مثال کاملاً طبیعی است اگر شخصی قرار باشد در یک جلسه امتحان شرکت کند و شب قبل از امتحان خواب ببیند که فردا سر موقع از خواب بلند نشده است، حال اگر فردا واقعاً از خواب بیدار نشود و این رویای او به حقیقت بپیوندد هیچ اتفاق عجیبی نیافتاده است. شرایط محیط و اطلاعاتی که شخص از محیط دریافت کرده است باعث میشود او نگران این باشد که فردا خواب بماند، در نتیجه از آنجا که در مواردی خرد سلیم انسان در دیدن خوابها بی تاثیر نیست، اتفاق افتادن آن خوابها ابدا چیز غیر طبیعی نیست. اگر شخصی پدر پیری داشته باشد این کاملاً طبیعی است که خواب ببیند او مرده است زیرا چنین چیزی کاملاً محتمل است، همه انسانها احتمال میدهند که افراد پیر و فرسوده فوت شوند. اگر شما در طول زندگی خود در مورد 500 نفر خواب ببینید که مرده اند و بطور اتفاقی 2 نفر از آنها بمیرند این ابداً جای تعجب ندارد. همچنین است اگر شخصی علاقه مند باشد  امام زمان را در خواب ببیند. اگر این اتفاق واقعاً در خواب رخ بدهد ابداً تعجبی ندارد.

مسئله دوم که باید به آن توجه کرد همان قضیه دژاوو است که در مورد علت آن بطور کامل توضیح داده شد. 

از آنجا که هر انسانی بر اساس تحقیق هر شب حدوداً دویست و پنجاه موضوع را در خواب میبیند. اگر فرض کنیم احتمال به حقیقت پیوستن یک رویا یک بر روی یک میلیون باشد، با توجه به جمعیت شش میلیاردی فعلی کره زمین در هر شبانه روز رویای بیش از یک و نیم میلیون نفر بر روی کره زمین به حقیقت خواهد پیوست. لذا بر اساس تئوری احتمال ریاضی این ابداً عجیب نیست اگر شخص در تمامی دوران حیات خود 100 بار واقعا خوابی را ببیند که آن خواب به واقعیت بپیوندد. البته باید توجه کرد که در یک رابطه احتمال باید احتمال اتفاق افتادن هریک از حالت ها باهم برابر باشد که باتوجه به مسئله اول که بیان شد چنین چیزی در مورد رویاها صدق نمیکند زیرا رویاها کاملا جهت دار و تولید شده توسط مغز هستند. لذا درصورتیکه احتمال وقوع اتفاقی بسیار پایین باشد ولی تعداد آزمایش ها زیاد باشد آن اتفاق بسیار اتفاق خواهد افتاد.


خوردن شیرممنوع!!؟

خوردن شیرممنوع!!؟

کلسیم در بدن زمانی قابل جذب است که همراه با فسفات و ویتامینD باشد.

ویتامین دی یک اثر قوی برافزایش جذب کلسیم از روده و همچنین اثرات مهمی بر رسوب استخوان و جذب مجدد استخوان دارد. یکی از راه های جذب این ویتامین استفاده از نور مستقیم آفتاب که با پوست درتماس باشد.

در ایران عموماٌ خانمها از این نعمت خدادادی استفاده نمی کنند و هنگام خارج شدن از منزل پوست را با کرم ضد آفتاب چرب می کنند که مبادا از نور آفتاب استفاده کنند.

کلسیم زمانی قابل جذب است که محیط قلیائی باشد و جالب توجه این که در محیط اسیدی کلسیم قابل جذب نیست. در این محیط معمولاٌ بدن از کلسیم موجود در استخوان برداشته و مورد استفاده قرار می دهد که  در نتیجه بمرور سائیدگی استخوان اتفاق می افتد.

کلسیم زمانی قابل جذب است که شخص روزانه مقداری نرمش و ورزش معقول انجام دهد در غیر این صورت جذب کلسیم مختل خواهد شد. : استخوان های ورزشکاران بطور قابل ملاحظه ای از افراد غیر ورزشکارسنگین تر می شود. هرگاه یک پای شخصی در گچ باشد اما با پای دیگر به راه رفتن ادامه دهد استخوان پائی که در گچ قرار دارد نازک وتا 30 درصد کلسیم خود را ازدست  می دهد درحالیکه استخوان پای مقابل ضخیم و به حال طبیعی باقی می ماند.

کلسیم زمانی قابل جذب است که شخص از سیستم( گوارش_کبد_کلیه) سالمی بر خوردار باشد.

هنگامیکه غلظت کلسیم در مایعات بدن از حد طبیعی بالاتر رود سیستم عصبی تضعیف شده و فعالیتهای رفلکسی سیستم مرکزی کند میگردد. این مقدار کلسیمی که امروزه توصیه می شوداستفاده شود منطقی نیست. استفاده از سه لیوان شیر روزانه که برابر است با 1000 میلی گرم کلسیم در روز که 900 میلی گرم آن از طریق مدفوع و 100 میلی گرم آن از طریق ادرار دفع می شود.

حدود نه دهم کلسیمی که روزانه خورده می شود از طرِیق مدفوع و یک دهم باقیمانده از راه ادرار دفع می گردند. ( دقت شود ). جذب مجدد کلسیم بسیار انتخابی بوده و بستگی به غلظت کلسیم در خون دارد،

 


 شیر دارای قندی است به نام لاکتوز که برای جذب آن در بدن نیاز به آنزیم لاکتاز دارد , در افراد بزرگ سال این آنزیم معمولاٌ وجود ندارد.به همین علت افراد بزرگسال بر اثر نوشیدن شیر عموماٌ دچار اختلالات گوارشی می شوند.

- در شیر با نام پاستوریزه  بجای هزینه پاستوریزاسیون و استریلزاسیئون ماده نگهدارنده بنزوات سدیم زده می شود که خطرناک است.و در شیر استرلیزه که امکان نگهداری 6 ماهه در خارج از یخچال دارد غلظت بنزوات سدیم بیشتر است.

25 در صد ماست اسید لاکتیک است. 1-اسید لاکتیک موجب تضعیف نرونهای مغزی می شود.

- ماست بخاطر داشتن اسید لاکتیک موجب جذب زیاد کلسیم از روده شده و تعادل کلسیم خون را مختل می کند.
- کلسیم مازاد موجب رسوب در نقاط مختلف بدن از جمله: پاشنه پا , ( خار پاشنه ) لکنچه کلیه , ( سنگ کلیه ) انتهای استخوان دنبالچه ( بزرگ شدن این استخوان ) و در قسمتهای مختلف بدن بصورت رسوبات کلسیمی ( تومورهای کلسیمی ) می شود.


 رسوب کلسیم مازاد در دیواره عروق کرونر قلب و ایجاد آرتریو اسکلروزیز می کند.

 ماده ای بنام آفلاتوکسین که در لبنیات بازاری وجود دارد بسیار خطر آفرین است، زیرا بر اثر استفاده از نان خشک کپک زده در جیره غذائی دام موجب انتقال این ماده از نان به شیر می شود.  این ماده سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و انسان را در معرض خطر جدی قرار می دهد.

 

برای ماندگاری مواد لبنی مانند دوغ ماده نگهدارنده ای مانند: بنزوات به آن اضافه می کنند که این ماده در محیط اسیدی تبدیل به بنزوئین می شود که بسیار خطرناک است. نوشیدن دوغ همراه غذا موجب مختل شدن شیره گوارشی می شود.

مصرف زیاد لبنیات موجب سرطان تخمدان در خانمها و سرطان پروستات در آقایان می شود !

توجه: کلسیم مگر فقط در لبنیات است که اینقدر توصیه می شود ؟

کنجد،بادام، انواع کلم،نور آفتاب، سبزیجات و میوه جات با پوست سرشار از کلسیم اند.

سوء استفاده عاطفی چیست؟

سوء استفاده هر رفتاری است که به قصد ایجاد کنترل و انقیاد یک انسان دیگر انجام می گیرد و می تواند استفاده از ترس, توهین و تجاوز کلامی یا جسمی را شامل شود. سوء استفاده عاطفی نوعی سوء استفاده است که ماهیتاً عاطفی و هیجان است نه جسمی. سوء استفاده عاطفی هر چیزی را شامل می شود.


سوء استفاده عاطفی چیست؟

سوء استفاده کلامی و انتقادگونه و فنون ظریفتری چون سرزنش, دستکاری و ترشرویی همه مثال هایی از سوء استفاده عاطفی هستند.سوء استفاده عاطفی مثل شستشوی مغزی است که در آن بطور منظم اعتماد به نفس, ارزش شخصی, اعتماد به دریافت های شخصی و خود پنداره افراد تخریب می شود. سوء استفاده عاطفی چه بوسیله زخم زبان و تحقیر مداوم انجام گیرد و چه بوسیله تشر زدن یا تحت عنوان "راهنمایی" , "آموزش" و "پند" , نتیجه همیشه یکسان است.

در واقع سوء استفاده شونده, هویت و ارزش شخصی خود را از دست می دهد. سوء استفاده عاطفی به هسته درونی شخص آسیب وارد می کند, زخمهایی ایجاد می کند که عمیق تر و مزمن تر از جراحت های بدنی است.

انواع سوء استفاده عاطفی

سوء استفاده عاطفی اشکال مختلفی دارد. سه الگوی عام رفتار سوء استفاده گرایانه عبارتند از: پرخاشگری, انکار و ناچیز شماری.

پرخاشگری

• بد زبانی, متهم سازی, سرزنش, تهدید و دستور دادن, شکل های پرخاشگرانه سوء استفاده می باشند. رفتارهای پرخاشگرانه معمولاً مستقیم و آشکار هستند. مقام بلامنازعی که سوء استفاده کننده از طریق بی اعتبار ساختن سوء استفاده شونده به دست آورد تعادل و خود مختاری حاکم بر روابط سالم بزرگسالی را از بین می برد. این الگوی ارتباطی والد _ کودک (که شایعترین شکل سوء استفاده کلامی است) زمانی به آشکارترین وجه, خود را نشان می دهد که سوء استفاده کننده وضع و حالت پرخاشگرانه به خود می‌گیرد.
• سوء استفاده پرخاشگرانه گاه می تواند شکل غیر مستقیم به خود بگیرد و حتی با رفتار "یاری کردن" خلط شود. انتقاد, نصیحت, ارائه راه حل ها, موشکافی, استنطاق و پرسش از یک شخص دیگر می تواند تلاشهای صادقانه برای کمک تلقی شود ولی در برخی موارد این رفتارها تلاشی در جهت تحقیر و کنترل یا خوار سازی است نه کمک. سوء استفاده کننده وقتی می گوید "من این را بهتر از همه می دانم" در لحن او قضاوت پنهانی است که برای آن موقعیت نامناسب است و در روابط هم سطح, نابرابری ایجاد می کند.

انکار

• سوء استفاده کننده به منظور تحریف یا تکذیب دریافت های سوء استفاده شونده از جهان, ی اعتبار سازی را به کار می بندد. بی اعتبار سازی وقتی رخ می دهد که سوءاستفاده کننده از قبول واقعیت امتناع می ورزد و آن را نمی پذیرد. برای مثال اگر سوء استفاده شونده اظهار دارد که سوء استفاده کننده به او توهین کرده است سوء استفاده کننده مصرانه می گوید "من هرگز این کا را نکردم", "من نمی دانم تو درباره چه صحبت می‌کنی" و غیره.
• مضایقه کردن یک شکل دیگر انکار کردن است و شامل امتناع از شنیدن, امتناع از رابطه برقرار کردن و قهر کردن می شود. این شیوه انکار, گاه "اصلاح از طریق سکوت" خوانده می شود.
• مقابله کردن زمانی اتفاق می افتد که سوء استفاده کننده شخص تحت سوء استفاده را بخشی از خود تلقی می کند و هر نظر یا احساسی را که بین آنها تفاوت ایجاد می کند, انکار می کند.

ناچیز شماری

• ناچیز شمردن شکل افراطی انکار است. در این شیوه سوء استفاده کننده حادثه ای را که اتفاق افتاده انکار نمی کند ولی تجربه یا واکنش عاطفی سوء استفاده شونده را در قبال آن حادثه زیر سؤال می برد. عباراتی چون "تو بیش از حد حساس هستی", "تو خیلی اغراق می کنی" یا "تو از کاه کوه می سازی" همگی بیان‌کننده این نکته هستند که عواطف و دریافت های سوء استفاده شونده معیوبند و نباید به آنها اعتماد کرد.
• ناچیز شماری زمانی رخ می دهد که سوء استفاده کننده می گوید آنچه شما انجام داده اید یا گفته اید, نامربوط و بی اهمیت است. این فن شکل ظریف ناچیز شماری است.
انکار کردن و ناچیز شماری, آسیب زننده هستند. این دو روش علاوه بر پایین آوردن عزت نفس, ایجاد تعارض و نامعتبر ساختن واقعیت, احساسات و تجارب, در واقع می توانند دریافت ها و تجربه عاطفی شما را زیر سوال ببرند و بی اعتبار سازند.

درک روابط سوء استفاده گرانه

هیچ کس نمی خواهد در یک رابطه سوء استفاده گرانه قرار گیرد ولی افرادی که از سوی والدین یا اشخاص مهم دیگر مورد سوء استفاده کلامی قرار می گیرند اغلب خودشان در مقام یک بزرگسال در موقعیت های مشابه, سوء استفاده گرانه عمل می کنند. اگر والدین بر تجارب و هیجانات شما نام بگذارند و درباره رفتارهای شما داوری کنند شما یاد نمی گیرید معیارهای خاص خودتان را شکل دهید, دیدگاه خاص خودتان را بپرورانید و بر احساسات و دریافت های خود متکی باشید. در نتیجه وقتی یک سوء استفاده کننده عاطفی در برابر شما شکل و حالت یک کنترل کننده را می گیرد همان احساسات پیشین و حتی آرامش بخش به شما دست می دهد هر چند چنین احساساتی مخرب هستند.
افراد مورد سوء استفاده قرار گرفته اغلب گرفتار احساساتی چون ناتوانی, آزار, ترس و خشم هستند

نکته طنز آمیز این است که سوء استفاده کننده ها هم گرفتار همین احساسات هستند خود سوء استفاده کننده احتمالاً در یک محیط عاطفی سوء استفاده گرانه بار آمده و در چنین محیطی است که آنها سوء استفاده گری را به عنوان شیوه مقابله با احساسات ناتوانی, آزار, ترس و خشم خود انتخاب می کنند.

در نتیجه سوء استفاده کننده ها به سوی اشخاصی جذب می شوند که خودشان را ناتوان و درمانده می یابند, کسانی که یاد نگرفته اند برای احساسات, دریافت ها یا دیدگاه های خود ارزش قائل شوند, چنین واکنش هایی به سوء استفاده کننده ها اجازه می دهد تا احساس امنیت و کنترل بیشتری کنند و از مقابله با احساسات و دریافت های خود اجتناب کنند.
نخستین گام به سوی تغییر, شناسایی الگوی روابط شما مخصوصاً با اعضای خانواده و سایر اشخاص مهم است. فقدان صراحت و وضوح در نوع رابطه ای که شما با اشخاص مهم برقرار می کنید می تواند به شیوه های مختلف خود را نشان دهد. برای مثال, ممکن است در برخی موارد به عنوان یک " سوء استفاده کننده" عمل کنند و در برخی موارد دیگر به عنوان یک " سوء استفاده شونده"، شناختن خود و درک گذشته خود می تواند از ایجاد مجدد روابط سوء استفاده گرانه در زندگی شما پیشگیری کند.

آیا شما از خود سوء استفاده می کنید؟

معمولاً به اشخاصی که مطابق انتظار ما رفتار می کنند اجازه ورود به زندگی خود را می دهیم. اگر در خود احساس حقارت و اهانت کنیم دوستان یا اشخاصی را در زندگی انتخاب می کنیم که این احساسات را در ما برانگیزند. اگر برخورد منفی دیگران را تحمل می کنیم یا با دیگران برخورد منفی می کنیم, ممکن است با خود نیز به شیوه یکسان برخورد کنیم. برای اینکه بدانید آیا یک سوء استفاده کننده هستید یا سوء استفاده شونده, به نحوه رفتار و برخورد با خود توجه کنید. چه چیزهایی به خود می گوئید؟ آیا افکاری چون "من یک احمقم" یا "هرگز نشده کاری را درست انجام دهم" در ذهن شما مسلط هستند؟ عشق ورزیدن به خود و دل نگرانی درباره خود, عزت نفس را افزایش می دهد و امکان روابط سالم را فراهم می سازد.

حقوق پایه در یک رابطه

اگر شما روابط عاطفی سوء استفاده گرانه داشته اید، ایده روشنی درباره رابطه سالم ندارید. نکات زیر حقوق پایه ای است که می باید همیشه در روابط دو سویه و متقابل مد نظر باشند.
حق دارید انتظار نیت و رفتار خوب از دیگران داشته باشید.
حق دارید مورد حمایت عاطفی قرار بگیرید.
حق دارید دیگران به شما گوش فرا دهند و احترام آمیز پاسخ گویند.
حق دارید نظر خاصی داشته باشید حتی اگر دوست شما نظر متفاوتی داشته باشد.
حق دارید به احساسات و تجربه شما به عنوان امری واقعی نگاه شود.
حق دارید بابت هر شوخی و رفتار بی ادبانه ای, عذر خواهی صادقانه ای دریافت کنید.
حق دارید بابت سؤالاتی که می توانید بپرسید پاسخ های روشن و مطلع کننده دریافت کنید.
حق دارید به دور از تهمت و سرزنش زندگی کنید.
حق دارید به دور از انتقاد و داوری زندگی کنید.
حق دارید در مورد کار و علایق شما با احترام صحبت شود.
حق دارید تشویق شوید.
حق دارید به دور از تهدید عاطفی یا فیزیکی زندگی کنید.
حق دارید به دور از خشم و نفرت زندگی کنید.
حق دارید با نام و عنوانی که ارزش شما را کاهش می دهد, خوانده نشوید.
حق دارید به جای دستور گرفتن, احترام آمیز از شما درخواست شود.
چه می توانید انجام دهید؟


اگر مایلید درباره سوء استفاده عاطفی بیشتر بدانید می توانید به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کنید. یک مشاور با تجربه می تواند منافع مفید در اختیار شما بگذارد و به شما کمک کند تا تاثیرات سوء استفاده عاطفی را بشناسید و شیوه های سالم رابطه برقرار کردن با دیگران و توجه به نیازهای موجود خود را یاد بگیرید.

ترجمه: عباس بخشی پور رودسری , کارشناس مرکز مشاوره دانشگاه تهران
برداشت از: دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم تحقیقات و فناوری

اختلال افسردگی اساسی

اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین تشخیص‌های روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسرده‌است و با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بی علاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص می‌شود. افسردگی مجموعه‌ای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز می‌کند. افسردگی اساسی واژه‌ای است که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا جهت مجموعه‌ای از علایم اختلال خلق برای DSM-III در سال ۱۹۸۰ به کار رفت و پس از آن عمومیت یافت. افسردگی اساسی منجر به از کارافتادگی قابل توجه فرد در قلمروهای زندگی فردی و اجتماعی و اشتغال می‌شود و عملکردهای روزمره فرد همچون خوردن و خوابیدن و سلامتی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.


علل بروز


علل زیست شناختی


  • ژنتیک:شیوع افسردگی در دوقلوهای تک تخمکی ۶۵ درصد و در سایر دوقلوها ۱۴-۱۹ درصد است که نقش عامل‌های ژنتیک را مشخص می‌کند. محققین چند ژن را که ممکن است با اختلالات دو قطبی مربوط باشند را مشخص کرده‌اند، آنان به دنبال ژنهایی می‌گردند که با سایر اشکال افسردگی مرتبط باشند. اما همه افرادی که سابقه فامیلی افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمی‌شوند.(۲)
  • سروتونین و سایر نوروترانسمیترها:وجود اختلال نوروترانسمیتری در سطح سیناپس‌ها را در بیماران افسرده مشاهده کرده‌اند. علاوه بر سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین در بیماران افسرده اختلال دارند.
  • داروها : استفاده طولانی مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده می‌شوند، قرصهای خواب یا قرصهای پیشگیری از بارداری می‌توانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد کنند. مصرف قرص‌های ضد بارداری تاثیر مستقیم در افسردگی زنان دارد[نیازمند منبع].
  • بیماریها : ابتلا به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی، سکته مغزی، دیابت، سرطان و آلزایمر یا میگرن باعث می‌شود که فرد در خطر بیشتری برای افسردگی قرار بگیرد. مطالعات یک ارتباط ثابت نشده بین افسردگی و بیماری قلبی را نشان می‌دهد[نیازمند منبع]. افسردگی در بسیاری افرادی که حمله قلبی داشته‌اند اتفاق می‌افتد. افسردگی درمان نشده می‌تواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سالهای اول پس از سکته قلبی قرار دهد. ابتلا به کم کاری تیروئید حتی اگر خفیف باشد هم می‌تواند باعث بروز افسردگی شود.(۳)

علل روانی اجتماعی (psychosocial)


  • استرس: وقایع پراسترس زندگی، به ویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب یا شغل می‌تواند محرک افسردگی باشد.
  • عوامل اجتماعی: نارضایتی از جامعه و عوامل روانی مرتبط با اجتماع نیز می‌توانند نقش داشته باشند.
  • شخصیت: صفات شخصیتی خاصی مانند اعتماد به نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر استرسها می‌تواند فرد را مستعد افسردگی نماید. شخصیتی وسواسی، منظم و جدی، کمال‌گرا، یا شدیداً وابسته نیز احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش می‌دهند.
  • شکست در زندگی: شکست در کار، ازدواج، یا روابط با دیگران می‌تواند باعث بروز افسردگی شود، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان، از دست دادن یک چیز مهم (شغل، خانه، سرمایه‌)، تغییر شغل یا نقل مکان به یک جای جدید، انجام بعضی از اعمال جراحی مثل برداشتن پستان به علت سرطان، گذر از یک مرحله از زندگی به مرحله‌ای دیگر، مثلاً یائسگی یا بازنشستگی. (۴)
  • بیماری‌های روانی:اضطراب، عقب افتادگی ذهنی، فراموشی، اختلال خوردن و سوء مصرف مواد.

علائم


محتوی تفکر

۶۰ درصد بیماران افسرده فکر خودکشی دارند و ۱۵ درصدشان دست به خودکشی می‌زنند. حس نافذ نومیدی، احساس گناه به خاطر چیزهای کم‌اهمیت یا خیالی، احساس بی‌ارزشی و توهمات و هذیان‌های نیست‌انگارانه و نشخوار ذهنی وسواسی در بسیاری از آن‌ها آشکار است.



نظام حسی

حواس پرتی، دشواری در تمرکز، اختلال حافظه، گیجی و گاه اختلال در تفکر انتزاعی (به‌ویژه در سالمندان) شایع است.


وضعیت ظاهری

غمگینی، گریه بی‌دلیل، از دست دادن علاقه و ناتوانی از لذت بردن، بی‌حالی و خستگی، بی‌قراری، زودرنجی، مشکلات خواب (شامل دشواری در خوابیدن، خواب زیاد و ناراحت) زیاد مشاهده می‌شود.

کندی یا برعکس تحریک پذیری روانی حرکتی و بی‌توجهی به ظاهر شخصی بسیار شایع است. تکلم خودانگیخته کم یا به کلی غایب است. مکث‌های طولانی در کلام، استفاده از واژگان تک‌سیلابی و صدای آهسته و یکنواخت از ویژگی‌های گفتاری معمول است.


خصوصیات مرتبط با سن

افسردگی در سنین مختلف ممکن است خصوصیات متفاوتی داشته باشد. در دوران پیش از بلوغ شکایات جسمی، توهمات شنوائی (شنیدن صداهای ناموجود)، اضطراب و انواع فوبی‌ها بیشتر دیده می‌شود. در نوجوانی سؤمصرف مواد، رفتارهای ضداجتماعی، مسائل مربوط به مدرسه (فرار از مدرسه، مشکلات تحصیلی) و عدم رعایت بهداشت و در سالمندی فراموشی، حواس‌پرتی و نقص‌های شناختی (مانند اختلالات حافظه و گیجی) بیشتر مشاهده می‌شود.


خصوصیات پیوسته

ناراحتی‌های جسمانی نیز در بیماران بیشتر دیده می‌شود و ممکن است افسردگی را بپوشاند و بسیاری اوقات علل روانی دارد. سردرد، اختلالات گوارشی، یبوست، شکایات قلبی و ادراری-تناسلی از جمله آن‌ها هستند.



درمان

درمان‌های ضدافسردگی را می‌توان به دو دسته کلی دارویی و غیردارویی تقسیم کرد. اثربخشی هر دو این درمان‌ها در مطالعات فراوانی مشاهده شده‌است. در موارد شدید استفاده از داروهای ضد افسردگی بهترین گزینه‌است. این داروها در دهه‌های اخیر از نظر کمی و کیفی رشد فراونی داشته‌اند به شکلی که امروزه دیگر فاقد عوارض شدید و ناتوان‌کننده هستند. رواندرمانی‌های شناختی-رفتاری و در برخی موارد تحلیلی نیز در درمان افسردگی موثر هستند. در موارد خفیف‌تری که هنوز افسردگی در حد یک اختلال ظاهر نشده‌است، انجام کارهایی برای کاهش فشار و استرس از جمله خرد کردن کارهای بزرگ به کارهای کوچک، حق تقدم (برای) برخی (کارها) قرار دادن و انجام دادن هرآنچه که می‌توانید به همان اندازه که می‌توانید، ورزش معتدل (ملایم)، رفتن به یک سینما، شرکت کردن در یک (مراسم) مذهبی، اجتماعی، یا سایر فعالیتهایی که ممکن است به شما کمک کنند، صحبت و همنشینی با دوستان و خانواده، خودداری از مصرف الکل، برخورداری از رژیم غذایی متعادل و کم‌چرب، مثبت اندیشی، تماشای فیلم‌های خنده‌دار و شاد، رفتن به مسافرت، سهیم شدن در فعالیتهایی که می‌تواند مفید باشد و احساس بهتری برای شما به‌وجود بیاورد. (۵).



انواع





فروش روغن شترمرغ به قیمت کم برای کسب درآمد شما

فروش روغن بهداشتی درمانی شترمرغ   

 

***

به قیمت کم برای کسب درآمد شما  

 

ما این روغن را به شما به صورت عمده نیز میفروشیم. در بسته های ۲۴ تایی و به قیمت زیر:

هربسته ۲۴ تایی = ۱68000هزارتومان 

شما میتوانید آن را به صورت  نفر به نفر بفروشید یا به صورت امانی آن را در آرایشگاهها (مخصوصا زنانه) قرار داده و در قبال دادن سودی اندک به آرایشگر  به او بسپارید تا برای شما تبلیغ کند و روغن شما را به فروش برساند. قیمت این روغن در بازار 11 هزار تومان است. هر عدد روغن برای شما 7000 تومان درمی‌آید و بعد از فروشُ از هر روغن حداقل 4000 تومان سود میکنید.

قابل توجه باشد که این روغن مصرف خارجی دارد و خوردنی نیست.  

 

فقط یک بسته بخرید و بازاریابی خودتان را امتحان کنید

مطمئن باشید ضرر نمیکنید

 

سود شما در فروش هربسته: حداقل 96000 تومان

  

تحویل رایگان در تهران 

برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ی زیر تماس بگیرید:    

09385293863  

لازم به ذکر است که: 

 این روغن دارای تاریخ مصرف و پروانه بهداشت از وزارت بهداشت کشور است.   

 

خواص عالی این روغن در کاتالوگ زیر نشان داده شده است:

 

بحثی پیرامون دعا

منابع مقاله:

فصلنامه مشکوة، شماره 50، محمدرضا عطایی؛


تعریف دعا

دعا از ریشه «دعو» در لغت به معنی فراخواندن، دعوت کردن، گوش دادن به کسی یا چیزی و... در اصطلاح: خواندن جمله های ماثور از پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام در اوقات معین برای طلب آمرزش و برآورده شدن حاجات است. خواندن و نیایش کردن، مدح و ثنا، نفرین، تحیت و درود و سلام و تضرع و خشوع.

دعا یعنی ارتباط پیگیر و مداوم داعی (شخص دعا کننده) با مدعو (طرف خوانده شده) و مترادف کلماتی چون ورد، ذکر، مسئلت (سؤال) و غیره است.

دعا، عرض نیاز به درگاه الهی و خواستن نیازمندیها از اوست که از فیض و فضل نامتناهی اش به نوید ادعونی استجب لکم، هر که او را بخواند درهای سعادت به روی او، گشاده شود، چه بندگان را نیاز و حاجت به اوست و امید گنهکاران تنها به فضل او.

اثرهای دعا

دعا آرامش بخش دلهاست و همین آرامش است که در روح و مغز آدمی نوعی انبساط ایجاد می کند و روح را از الت خمودگی بیرون می آورد و به حرکت وامی دارد و گاهی روحیه دلاوری و قهرمانی به دعاکننده می بخشد. دعا به انسان متانت در رفتار، انبساط و شادی درونی، استعداد پیروزی، و استحکام در استقبال از حوادث می دهد و بدان وسیله آدمی توجه زیادی به ذات خداوند متعال پیدامی کند و مانند سایر عبادات اثر تربیتی دارد. دعا روح ایمان را در نفوس برمی انگیزد. و انسان لذت ارتباط با خداوند را درک می کند. انسان را متکی به خدا و مستقل می سازد و از اتکای به دیگران بی نیاز می کند. دعا حب الهی را در دل رسوخ می دهد و نفس را از مشغله های بیهوده رها می کند و چراغ امید را در قلب و دل انسان روشن می سازد دعا کشش بنده ضعیف و نیازمند به سوی خداوند کریم و توانا است، دعا کلید و وسیله قرب الهی لب عبادت و مغز و اساس طاعات و حیات روح است. دعا موجب نزول برکات و شرح صدر در انسان می شود، دعا چراغ جان است; جانها را برمی افروزد و زبانها را معطر می سازد. آری دعا در فرد و اجتماع اثر سازنده و حیاتی دارد. آنان که به درگاه الهی نیایش نمی کنند همواره زیر پوشش بازتابهای روانی و اجتماعی قرار می گیرند. دعا اطمینان بخش دلها و فضیلت هر انسان خداجو است، دعا سدی در برابر گناه و انحراف است. امام خمینی قدس سره می فرماید: «آیا دیده اید که اهل دعا و کسانی که مداومت به دعا داشته باشند، این کارهای ناپسندیده ای که بعضی ها انجام می دهند آنها هم انجام دهند، مثلا شراب بخورند، قماربازی کنند، کبوتر بازی کنند، و امثال این کارها؟ بیشتر کسانی که محکومیت یافته و در زندانهای دادگاهها محبوس می باشند افرادی هستند که با دعا سروکار ندارند...»

اجتماعی که به دعا و نیایش توجه نکند دچار فساد می شود و به تباهی می گراید. دعا باعث تقویت معنویات و ارج و ارتقای عبادات می گردد. دعا کننده همواره با ریسمانی استوار خود را با آفریدگار محبوب پیوند می دهد و بدان وسیله از ورطه گرفتاریها رهایی می یابد.

درمان غم خود از خدا باید خواست دردی که از او بود دوا باید خواست ناخواسته گرچه می دهد خواسته را حاجت به تضرع و دعا باید خواست (1)

دعا در کلام خداوند

یکی از نامهای قرآن مجید، ذکر است و به عبارتی تمام قرآن نیایش است اما از آن میان متجاوز از صد آیه به شیوه دعا نازل شده و بندگان را به نیایش و اخلاص دعوت می کند از جمله:

01 «واذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی ولیؤمنوا بی لعلهم یرشدون » (2) و هنگامی که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند، بگو من نزدیکم دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا می خواند پاسخ می گویم سپس آنها دعوت مرا بپذیرند و سپس ایمان بیاورند باشد که راه راست را بیابند و به مقصد رسند.

در این آیه کوتاه خداوند هفت مرتبه به ذات پاک خود و هفت مرتبه به بندگان اشاره فرموده است، و به این وسیله نهایت پیوستگی و قرب و ارتباط و محبت خود را نسبت به انسان مجسم ساخته است (3).

02 « فادعوالله مخلصین له الدین » (4) خدا را بخوانید در حالی که دین خود را برای او خالص کرده اید.

03 «وقال ربکم ادعونی استجب لکم...» (5) پرورگار شما گفته است مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم...

از این آیه شریفه نکاتی چند استنباط می شود که عبارتند از: الف) دعا کردن محبوب الهی و مطلوب اوست. ب) بعد از دعا وعده اجابت داده شده است ولی می دانیم که این وعده مشروط است (در صورتی اجابت می شود که شرایط لازم را داشته باشد). ج) دعا نوعی عبادت است چرا که در ذیل آیه واژه عبادت بر آن اطلاق شده است.

04 «قل مایعبؤا بکم ربی لولا دعاؤکم فقد کذبتم فسوف یکون لزاما» (6) بگو پروردگار برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد (شما آیات خدا و پیامبران را) تکذیب کردید. این آیه آخرین آیه سوره فرقان و درحقیقت نتیجه تمام سوره است.

گرچه از دعا در این جا معانی متعدد استنباط می شود ولی ریشه همه معانی به یک اصل بازمی گردد، مفهوم آیه چنین است: آنچه به شما ارزش و بها می دهد همان توجه به پروردگار است.

تشویق به دعا

حمادبن عیسی می گوید: «شنیدم از حضرت صادق علیه السلام که می فرمود: «دعا کن و مگو کار از کار گذشته است زیرا دعا همان عبادت است » و خدای عزوجل می فرماید: «آنان که از عبادت من تکبر ورزند زود است که سرافکنده به دوزخ درآیند. (7)

مجلسی (ره) می گوید: مقصود این است که چنانچه در پیش گفته شد دعا به خودی خود عبادت است زیرا در این آیه، آن را عبادت دانسته و خدای تعالی به آن فرمان داده است. پس بر فرض که به اجابت نیز نرسد، به خاطر اطاعت امر او باید انجام شود، مانند سایر عبادات و ترک آن موجب خواری و کوچکی است، و در وعده خویش تخلف نورزد و این مطلب با تقدیر هم منافات ندارد، زیرا دعا نیز مقدر است و فایده ای که بر آن مترتب شود، مقدر گردیده است. (8)

امام صادق علیه السلام فرمود: «امیرالمؤمنین می فرماید: محبوبترین کارها در روی زمین برای خدای عزوجل دعاست و بهترین عبادت پرهیزگاری و پارسایی است و امیرالمؤمنین مردی بود که خود بسیار دعا می کرد».

پیامبران که اسوه های بشریتند، از آدم تا خاتم علیه السلام همواره با نیایش و دعا به خالق خویش تقرب می جستند و به هنگام شداید با سلاح دعا استقامت می ورزیدند و بدان وسیله به خدا توسل می جستند. قرآن مجید درباره نوح علیه السلام می فرماید: «فدعا ربه انی مغلوب فانتصر ففتحنا ابواب السماء... (9) او پروردگارش را خواند: من مغلوب شده ام، انتقام بکش و ما نیز درهای آسمان را روی او گشودیم. و می گوید: چون یونس علیه السلام در شدت ظلمات گرفتار آمد خدا را خواند و دعایش مستجاب شد. (10) همچنین از قول زکریا و ایوب علیهم السلام و از پیامبران اولوالعزم و قافله سالار رسولان حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله نیایشهای بسیاری آورده است.

فضیلت دعا

قال رسول الله صلی الله علیه وآله «مامن شی ء اکرم علی الله تعالی من الدعاء» (11) نبی اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: هیچ چیز نزد خدا از دعا گرامی تر نیست.

از امام باقر علیه السلام پرسیدند: کثرة القرائة افضل او کثرة الدعاء؟ آیا تلاوت زیاد قرآن افضل است یا بسیار دعا نمودن؟ فرمود: «کثرة الدعاء افضل » (12) بسیار دعا کردن افضل است.

امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس از فضل و احسان الهی درخواست نکند فقیر و بیچاره می شود».

قال النبی صلی الله علیه وآله: «لایرد القضاء الا الدعاء» قضای الهی را جز دعا برنمی گرداند.»

قال رسول الله صلی الله علیه وآله: الدعاء سلاح المؤمن وعمود الدین و نور السموات والارض.» رسول خدا فرمود: دعا اسلحه مؤمن و عمود دین و روشنی بخش آسمانها و زمین است.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «محبوبترین اعمال روی زمین در نزد خدای متعال دعاست ».

عن ابی عبدالله و ابی جعفر علیهم السلام قال: «والله ما یلح عبد علی الله الا استجاب له ».

از امام پنجم و ششم نقل شده که فرمودند: «بخدا قسم هیچ بنده ای به درگاه حق الحاح نکند مگر آن که خداوند جوابش دهد».

در حدیثی از پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله آمده است: «الدعاء هوالعبادة » (13) دعا خود عبادت است.

در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که یکی از یارانش پرسید: «ما تقول فی رجلین دخلا المسجد جمیعا کان احدهما اکثر صلاة والآخر دعاء فایهما افضل؟ قال کل حسن ». کدام یک از دو نفر که هر دو با هم وارد مسجد شدند یکی نماز بیشتری بجا آورد، و دیگری دعای بیشتر کرد از دیگری برتر است؟ فرمود: هر دو خوبند. سؤال کننده باز پرسید: «قد علمت، ولیکن ایهما افضل؟» می دانم هر دو خوبند ولی کدام خوبتر است؟ امام علیه السلام فرمود: «اکثرهما دعاء، اما تسمع قول الله تعالی: ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین ». آن کس که دعا می کند، افضل است مگر سخن خداوند متعال را نشنیده ای که می فرماید: مرا بخوانید تا (دعای) شما را اجابت کنم...

سپس افزود: «هی العبادة الکبری » (14) دعا عبادت بزرگ است.

در حدیث دیگری از امام باقرعلیه السلام نقل شده است که در جواب این سؤال که کدام عبادت افضل است؟ فرمود: «ما من شی ء افضل عندالله من ان یسئل و یطلب مما عنده، و ما احد ابغض الی الله عزوجل ممن یستکبر عن عبادته ولایسئل ما عنده » (15) چیزی نزد خدا افضل از این نیست که از او تقاضا کنند و از آن چه نزد اوست، بخواهند و هیچ کس مبغوضتر و منفورتر نیست نزد خداوند از کسانی که از عبادت او تکبر می ورزند و از مواهب او درخواست نمی کنند. و نیز امیرالمؤمنین می فرماید: «دعا کلید نجات و گنجینه های رستگاری است، و بهترین دعا، آن است که از سینه های پاک و دلی پرهیزگار برآید و وسیله نجات در مناجات است و خلوص به اخلاص آید و چون فزع و بیتابی سخت شود مفرع و پناهگاه خداست ».

و نیز می فرماید: «امیرالمؤمنین می فرمود: دعا سپر مؤمن است ».

حضرت رضا علیه السلام همیشه به اصحاب خود می فرمود: «بر شما باد به اسلحه پیغمبران ». عرض شد: اسلحه پیغمبران چیست؟ فرمود: «دعا». (16)

دعا بلا و قضا را دفع می کند

عمربن یزید گوید: «از حضرت ابی الحسن امام کاظم علیه السلام شنیدم که می فرمود: همانا دعا برمی گرداند آنچه را که مقدر شده و آنچه را مقدر نشده است; عرض کردم مقدر شده را دانستم، مقدر نشده کدام است؟ فرمود: «دعا جلوی تقدیر را می گیرد».

حضرت صادق فرمود: «دعا برمی گرداند قضایی را که از آسمان نازل گردیده و بسختی ابرام شده و محکم گردیده است. امام صادق علیه السلام فرمود: «الدعاء انفذ من السنان » دعا از نیزه برنده تر است و نیز به علاءبن کامل فرمود: «علیک بالدعاء فانه شفاء من کل داء» بر تو باد به دعا، همانا دعا درمان هر دردی است.

حضرت رضا می فرماید: علی بن الحسین علیه السلام فرمود: «همانا بلا و دعا تا روز قیامت با هم رفاقت می کنند و همراهند و همانا دعا برمی گرداند بلایی را که به سختی ابرام شده است ».

حضرت صادق علیه السلام فرمود: خدای عزوجل هر آینه دفع می کند به وسیله دعا آنچه را که می داند اگر برای آن دعا شود، اجابت خواهد شد. و اگر نبود که بنده بر این دعا موفق شود، به او بلایی می رسد بالاتر که او را از روی زمین بردارد.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «الدعاء مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح » دعا کلید نجات و گنجینه رستگاری است. و نیز فرمود: «الدعا ترس المؤمن » دعا سپر مؤمن است. (17)

آیا دعا با قضا و قدر منافات دارد؟

آنها که حقیقت و روح دعا و اثرات تربیتی و روانی آن را نشناخته اند، ایرادهای مختلفی به مساله دعا کرده و احیانا در این زمینه بحث هایی مطرح شده است; از قبیل این که دعا منافی با اعتقاد به قضا و قدر است! با قبول این که هر چیزی با قضا و قدر الهی تعیین شده است اثر دعا چه می تواند باشد؟! و گاهی می گویند: اصولا آیا دعا کردن فضولی در کار خدا نیست؟! خدا هر چه را مصلحت بداند انجام می دهد او مصالح ما را بهتر می داند پس چرا ما از او چیزی بخواهیم؟ و بعضی ها پا را فراتر از اینها گذاشته می گویند: دعا عامل تخدیر است، چرا که مردم را بجای فعالیت و کوشش و استفاده از وسایل پیشرفت و پیروزی به سراغ دعا می فرستد و به آنها تعلیم می دهد که به جای همه این تلاشها دعا کنند!

براستی آنهایی که چنین ایرادهایی را مطرح می کنند از آثار روانی، اجتماعی، تربیتی و معنوی دعا و نیایش غافلند; ما در ضمن این مقاله به پاره ای از این آثار اشاره خواهیم کرد.

دعا و حکمت بالغه الهی

از جمله ایرادها و اشکالاتی که بر دعا کرده اند آن است که با اعتقاد به این که خداوند حکیم است و کارها را بر وفق مصلحت انجام می دهد، دعا یا مخالف مصلحت است و یا موافق آن; اگر موافق حکمت است نه ما باید از خدا خلاف حکمت را بخواهیم و نه خداوند چنین دعایی را مستجاب می کند، مگر ممکن است در این عالم که طبق مشیت حکیمانه باری تعالی جریان می یابد، امری برخلاف حکمت و مصلحت واقع شود؟!

02 دعا و مقام رضا: بعضی گفته اند، دعا با مقام رضا و تسلیم و این که انسان به آنچه از جانب خدا می رسد راضی و خشنود باشد، ناسازگار است! این بحثها و سؤالها سابقه زیادی دارد، همه این سؤال از این جا پیدا شده که گمان کرده اند خود دعا بیرون از حوزه قضا و قدر الهی و خارج از حکمت الهی است در صورتی که دعا و استجابت دعا نیز جزئی از قضا و قدر الهی است و احیانا جلوی قضا و قدرهایی را می گیرد و به همین دلیل نه منافی رضای به قضا است و نه حکمت الهی. (18)

پیامبران با دعا به مقصود می رسیدند

این مطلب نمونه های فراوانی دارد و موارد زیادی در قرآن مجید آمده است از جمله: اجابت دعای حضرت زکریا علیه السلام در امر مهم خارق العاده، پس از آگاهی حضرت از رسیدن میوه برای حضرت مریم در زمستان در حالی که خود و همسرش به دوران پیری رسیده بودند از خدا فرزند می خواستند، پروردگار مهربان در نتیجه دعای زکریا حضرت یحیی را به او کرامت فرمود». (19)

روحانیت دعا

دعا انسان را به معرفت خدا که برترین سرمایه ها است دعوت می کند و باعث می شود که خود را نیازمند او ببیند و در برابرش خضوع کند و از مرکب غرور که سرچشمه انواع بدبختیهاست فرود آید و از سوی دیگر همه نعمتها را از او ببیند و به او عشق ورزد و رابطه عاطفی او از این طریق با ساحت مقدس الهی محکمتر گردد. از طرفی چون خود را نیازمند او و مرهون نعمتهای او می بیند، موظف به اطاعت از خواست او می شود. دعا به انسان اعتماد به نفس می بخشد و وی را از ناامیدی دور می کند و به تلاش و کوشش بیشتر وامی دارد.

براستی وقتی انسان توجه خود را یکسره معطوف به درگاه الهی می کند و روی به ساحت مقدس او می آورد همچون آیینه ای که در برابر تابش آفتاب قرار گیرد انوار فیوضات الهی را به تناسب استعداد و آمادگی خود دریافت می کند و آثار آن را منعکس می گرداند، هر اندازه دل از تیرگیها و آلودگیها منزه و به صفا و پاکی نزدیکتر باشد به همان اندازه قدرت دریافت انوار ازلی معبود در او افزونتر می شود. آثار روحی و معنوی توجه به خدا به تناسب شدت و ضعف تفکر و توجه متفاوت است که گاهی در مراتب عالی همراه با جاذبه خاصی صورت می پذیرد که در تعالیم اسلامی از آن تعبیر به نور دلها شده است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «علیک بذکر الله فانه نور القلوب ». (20)

قطع نظر از پاداش و اجر مترتب بر دعا و جدا از اثر استجابتی که متضمن آن است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگ شود و روح انسان به اهتزاز درآید، روحانیتی متعالی خواهد داشت. آن وقت انسان درک می کند که در سایر اوقات چه امور بی ارزشی او را به خود مشغول می داشته و او را آزار می داده، و تا چه اندازه اسیر حقارتها بوده است. براستی انسان وقتی که از غیر خدا چیزی می خواهد، احساس مذلت می کند و هنگامی که تنها از خدا می خواهد احساس عزت می کند. لهذا دعا، هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه. بهترین لذاید در نظر اولیای خدا لذت دعا و نیایش با خدا بود همه خواهشها و آرزوهای دل خود را با محبوب حقیقی در میان می گذاشتند و بیش از آنچه که به مطلوبهای خود اهمیت می دادند، به خود، طلب و راز و نیاز در نظر آنان اهمیت داشت و هیچ گونه احساس خستگی و ملالت نمی کردند (21).

دعا و انقطاع

آنها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیده اند، هیچ لذتی را بر این لذت مقدم نمی دارند، این است که گفته اند:

تو گر لذت ترک بدانی دگر هیچ لذت، تو لذت ندانی

از این رو حضرت سجاد علیه السلام می گوید: «واستغفرک من کل لذة بغیر لذة ذکرک » خدایا از هر لذتی جز لذت ذکر تو طلب مغفرت می کنم ». (22)

راهی از دل به خدا

هر کس از دل خود به خدا راه دارد، شخصی از صادق آل البیت علیهم السلام پرسید: چه دلیلی بر وجود خدا هست؟ فرمود: «آیا تا کنون سوار کشتی شده ای؟» عرض کرد: بلی. فرمود: «آیا اتفاق افتاده که کشتی دچار طوفان شود و در شرف غرق شدن باشد و امید تو از همه جا بریده شود؟» گفت: بلی. چنین اتفاقی افتاده است. فرمود: آیا دلت در آن وقت متوجه به جایی بود و پناهی می جست و از یک نقطه ای خواهش می کرد که تو را نجات دهد؟ عرض کرد: بلی. فرمود: همان خدا است.

آری امام صادق علیه السلام خداوند را از راه دل او به او شناساند. «وفی انفسکم افلا تبصرون ». (23)

شرایط پیش از دعا

01 شناخت خدا و اخلاص به او، خدای متعال می فرماید: «فادعو الله مخلصین له الدین » (24) خدا را در حالی که عقیده و دین خود را برای او خالص کردید بخوانید».

02 یقین به اجابت. پیامبر اسلام می فرماید: «خدا را نیایش کنید و یقین به اجابت داشته باشید». (25)

03 باید از نظر ظاهر و معنی پاکیزه باشد. «خداوند توجه کنندگان و پاکیزگان را بسیار دوست دارد». (26) البته کسی را که خدا دوست دارد دعایش را اجابت می کند.

04 ترک محرمات و عمل به اوامر الهی. چنان که در قرآن مجید آمده است: «شما به پیمانی که با من بستید وفادار باشید تا من هم به پیمان خویش عمل کنم ». (27)

از جمله وعده های خدا اجابت دعوات است بنابر این شرط وفای به این وعده، وفا کردن بندگان اوست. حضرت صادق می فرماید: هر گاه بنده ای خدا را به نیت درستی بخواند و دلش برای خدا خالص شده باشد پس از آن که به پیمانهای خدا وفا کرده دعایش مستجاب می شود و هر گاه بنده ای خدا را بدون نیت و اخلاص بخواند دعایش مستجاب نمی شود. آیا خدا نفرموده است به عهد من وفا کنید، تا من هم به عهدی که با شما کرده ام وفا کنم؟ پس کسی که به عهد خدا وفا کند به وعده ای که به او داده شده وفا می شود. (28)

05 - صدقه دادن، رفتن به مسجد و استعمال عطر:

حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: پدرم گاهی که حاجتی داشت وقت زوال آفتاب را انتخاب می کرد و قبلا صدقه می داد و عطر می زد و به مسجد می رفت و تا آنجا که خدا می خواست دعا می کرد و حاجت خود را از خدا می خواست. (29)

06 درخواست حقیقی و از صمیم دل، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: خدای تعالی دوست دارد که بنده نیازمند، صمیمانه عرض حاجت کند و در پیشگاه او زاری نماید.

گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری چون نشینی بر سر کوی کسی عاقبت بینی تو هم روی کسی چون ز چاهی می کنی هر روز خاک عاقبت اندر رسی در آب پاک (30)

در حدیث آمده است: وانه لیس باب یکثر فرعه الا یوشک ان یفتح. (31) دری نیست که زیاد کوبیده شود مگر عاقبت گشوده گردد.

در حال دعا چگونه باشیم؟

01 حمد و ثنای خداوند و صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه وآله.

امام صادق می فرماید: پیوسته دعا در پرده است تا درود و سلام بر پیامبر و آل او فرستاده شود. (32)

آری ستایش و نیایش پیش از دعا باعث آمادگی شخص و زمینه ساز پذیرش دعاست.

حارث بن مغیره گوید: از حضرت صادق شنیدم که می فرمود: چون یکی از شما بخواهد از پروردگار خویش چیزی از حاجات دنیا و آخرت مسالت کند، با سپاس خدا و صلوات بر پیغمبر سخن خود را آغاز کند و سپس حاجات خود را بخواهد.

حضرت صادق فرمود: جز این نیست که آداب دعا همان مدح و ستایش است و بعد اقرار به گناه، آنگاه درخواست، به خدا سوگند هیچ بنده ای از گناه بیرون نشده جز با اقرار به آن.

02 نام بردن حاجت، باید حاجت را مد نظر گرفت و عرض نیاز کرد.

03 اقرار به گناه و طلب مغفرت،; نخست باید خود را با آب توبه شستشو داد سپس با جانی پاک و دلی تابناک خدا را خواند.

04 دعای پنهانی امام رضاعلیه السلام می فرماید: یک دعا که در نهان انجام دهی برابر است با هفتاد دعا که آشکار سازی. (33)

قال الله تعالی: ادعوا ربکم تضرعا وخفیة. (34) خداوند می فرماید: پروردگارتان را با حال گریه و زاری و در پنهانی بخوانید.

و فی روایة، قال الرضا علیه السلام: «دعوة العبد سرا دعوة واحدة تعدل سبعین دعوة علانیة »، در روایت دیگری حضرت رضا علیه السلام می فرماید: یک دعای بنده در نهان بهتر است از هفتاد دعای آشکار. (35)

05 اجتماع در دعا

امام صادق می فرمایند: هرگز چنین نیست که چهار طایفه برای دعا کردن و درخواست یک چیز از درگاه خدا جمع شده باشند و خدا دعایشان را به استجابت نرساند. (36)

امام صادق علیه السلام می فرمایند: شیوه پدرم (امام باقر علیه السلام) این بود که چون از امری غمگین می شد، زنان و کودکان را جمع می کرد، سپس دعا می کرد و آنها آمین می گفتند. (37)

حضرت صادق فرمود: (38) هیچ گاه چهل نفر مرد برای دعا نزد هم اجتماع نکنند و خدای عزوجل را در کارهای خود نخوانند جز این که خداوند دعای آنها را مستجاب کند سپس اگر چهل نفر نبودند و چهار نفر بودند ده مرتبه خدای عزوجل را بخوانند دعایشان را مستجاب کند و اگر چهار نفر هم نباشند و یک نفر باشد که خدای عزوجل را چهل مرتبه بخواند، خدای عزیز و جبار او را اجابت کند.

جای این پرسش است که از طرفی فضیلت دعا کردن پنهانی هفتاد برابر یا بیشتر از دعاهای دیگر است، از سویی می بینیم دعا در اجتماع مستجاب است جمع بین این دو دسته از روایات چگونه ممکن است؟

در پاسخ این پرسش مرحوم مجلسی می فرماید: اول این که اجتماع در اجابت مؤثر است اگر چه ثوابش کمتر است. دوم این که اهمیت دعای دسته جمعی در صورتی است که از ریا و خودنمایی مامون باشد و آنچه در آن باب (دعای در خفا و خلوت) گذشت در صورتی است که از ریا ایمن نیست. (39)

و نیز آن حضرت فرمود: دعا کننده و آمین گو در مزد و اجر شریکند. (40)

06 در وقت رقت قلب باشد.

البته هر وقت انسان بخواهد می تواند دست به دعا بردارد اما اوقاتی معین شده که اجابت دعا را تسریع می کند، از آن جمله است: هنگامی که دل شخص رقت می یابد و یک حالت نرمی و شکستگی پیدا می کند. (41)

حضرت صادق می فرماید: هر گاه دعا کردی گمان کن که حاجتت بر در خانه ات است، در صورتی که دعا با شرایط آن خوانده شود.

07 با حال خضوع، تضرع و دست به درگاه خدا بلند کردن.

08 دعا برای همه. حضرت صادق فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید: هرگاه یکی از شما دعا می کند سپس عمومیت دهد (همه را دعا کند) زیرا که آن به اجابت نزدیکتر است ». (42)

09 یارب، یارب گفتن.

010 دعا برای برادران دینی در پشت سر آنان.

011 دعا کردن در اوقات مخصوص دعا.

012 درخواست نکردن حرام یا مقامی چون مقام نبوت یا امامت.

013 توسل بر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و اهل بیتش علیهم السلام .

014 توجه: حالتی که بدان توجه گویند در دعا لازم است چرا که بدون توجه ایجاد رابطه قوی با پروردگار و اجابت دعا بسیار بعید می نماید، زیرا خداوند دعای شخص بی توجه و غافل را که از زبان او برمی خیزد و نه از دلش مستجاب نمی کند. (43)

015 یقین: دعاکننده باید به استجابت دعای خود کاملا یقین داشته باشد و یا گمان کند حاجت او بزودی برآورده می شود.

016 فروتنی در هنگام دعا.

017 گریه و زاری و تضرع توام با دعا، منافع دنیوی و اخروی فراوان دارد.

018 پافشاری در طلب اجابت دعا.

پس از دعا

01 اصرار و الحاح، اگر دعایی که دعاکننده به درگاه خداوند کرده به اجابت نرسید، رابطه را قطع نکند بلکه چون گدایی دست از کوبیدن در، برندارد و با امیدواری اصرار بر اجابت درخواست خود نماید که گفته اند:

من جد شیئا ثم جد وجد ومن لج بابا ثم لج ولج: هر که چیزی را به جد، بجوید بیابد و هر که دری را به اصرار بکوبد وارد شود.

02 ختم به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام.

رسول اکرم فرمود: «اجعلونی فی اول الدعاء وفی وسطه و فی آخره ». (44) مرا در اول دعا و وسط دعا و آخرش یاد کنید.

03 ترک گناه.

04 ختم به ماشاءالله لاقوة الا بالله.

05 ناامید نشدن. چون خداوند خود می فرماید: از رحمت خدا ناامید نشوید. (45) زیرا ناامیدی و یاس از درگاه خدا گناه بزرگ و عامل سقوط و بدبختی است.

دعا نباید جانشین کوشش و فعالیت شود

شرط دیگر دعا این است که واقعا بیانگر حاجت باشد و در موردی باشد که انسان دسترسی به حاجت مطلوب خود نداشته باشد، لذا پیشوایان دین فرموده اند: دعا باید برای کسب توانایی باشد نه مایه تنبلی.

شرایط کلی اجابت دعا

با این که سه دسته از آداب را برای پیش از دعا و حین دعا و پس از دعا بیان کردیم، شکی نیست که برای اجابت دعا شرطهای دیگری نیز وجود دارد، البته مهمتر از همه همان خلوص نیت، پاکی نفس و طهارت جسم است و در دعا نباید توجه به ظاهر کلام و سخن پردازی شود، که این پرداختن به ظواهر منافی با فروتنی و تذلل و مسکنت در برابر پروردگار است. رعایت زمان و مکان نیز از شرایط مؤثر در اجابت دعا است.

بعضی از بزرگان در آداب دعا و نیایش با خدا بتفصیل وارد شده اند، آن جا که راجع به استجابت دعا و ارتباط با خدا سخن گفته اند شرطهایی را به شرح زیر نقل کرده اند: (46)

01 دعا باید از روی معرفت و اخلاص به خدا و پس از عرض اخلاص و ارادت به ساحت مقدس اشرف پیامبران باشد.

قال رسول الله: «لایرد دعاء اوله بسم الله الرحمن الرحیم » دعایی که آغاز آن با بسم الله باشد، رد نمی شود.

و قال صلی الله علیه وآله «اذا صلی احدکم فلیبدا بحمدالله ثم لیصلی علی » و نیز فرمود: هرگاه یکی از شما بخواهد دعا کند باید با سپاس خدا آغاز نماید و سپس بر من صلوات بفرستد و خدا را تمجید کند - و چنین بگوید -: «یا من هو اقرب الی من حبل الورید یا فعالا لما یرید یا من یحول بین المرء وقلبه یا من هو بالمنظر الاعلی یا من لیس کمثله شی ء».

و در جایی دیگر می فرماید: در آغاز و انجام نیایش، بر من صلوات بفرستد، خدا کریمتر از آن است که اول و آخر دعا را قبول کند و میانه را ترک کند، همانا در آنجا دعا محجوب نگردد.

03 باید قلبا از همه مردم قطع امید کند و فقط به خدا امید داشته باشد.

04 با حضور قلب و دل شکسته و با معرفت و حسن ظن و امیدواری به استجابت دعا و با اصرار در تقاضا (لااقل سه مرتبه تکرار شود) همراه باشد.

05 انگشتر عقیق و فیروزه در دست داشتن.

06 رو به قبله بودن.

07 چهل نفر، یا چهار نفر ده مرتبه یا یک تن چهل مرتبه از خدا حاجت را بخواهند.

08 پایان دادن دعا با گفتن ماشاءالله «لاحول ولاقوة الا بالله ».

09 از حضرت ابی الحسن علیه السلام روایت شده دعای هیچ کس را کوچک نشمارید، دعای یهودی و نصرانی درباره شما مستجاب می شود.

010 تاثیر گفتن «یا رب و یا الله » در اصول کافی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: هر که ده مرتبه یاالله یاالله بگوید، به او گفته می شود: لبیک: چه حاجتی داری؟ (47)

011 تاثیر زیارت و گریه بر پیشوایان معصوم.

ثواب و تاثیر هر یک از اعمال تابع اهمیت آن و ثمرات حاصله و فواید آن عمل است مانند: مذاکره علم و حضور در مجلس عالم. تمام این مراتب و ثوابی که از آن عمل حاصل می شود باعث مقرون شدن به اجابت دعاست بویژه در مشاهد مشرفه و تحت قبه مطهره امام حسین علیه السلام و در زیارت قبور پیشوایان دین.

012 خواص اسماء حسنی در اجابت دعا:

خدای متعال را نامهای زیادی است که جامع همه نامهای پروردگار نام الله - الرحمن - الرحیم است و هر یک خاصیتی دارد، خواندن نیازمند خدا را با آن نامها به شرط ایمان، سبب اجابت دعا می شود.

013 از حضرت صادق علیه السلام روایت شده: «دعای شما مستجاب نمی شود برای این که به پیمانهایی که خدا از شما گرفته در عمل به اوامر او و ترک مناهی وفا نمی کنید». خدا می فرماید: «به عهد و پیمان من وفا کنید تا به عهد و پیمان شما وفا کنم ». هر چه قابلیت بنده کاملتر باشد، مشمول فیض و رحمت بیشتر می شود.

014 مبالغه و الحاح در نیایش را خدا دوست دارد و بر دعاکننده رحم می کند. آری پروردگار دوست دارد که بندگان او نیازمندی خود را در پیشگاهش ابرار کنند.

015 از شرایط و آداب دعاء آن است که دیگران را از خوان احسان خدا فراموش نکنیم و در خواستن حاجت از باری تعالی آنها را شریک کنیم، چنانچه خداوند در سوره فاتحه این آداب را به ما آموخته است و خود را بر رحمانیت و رحمیت و صفات لطف و رحمت ستایش فرموده است. پیامبر فرمود: دعا را عمومیت بدهید و ویژه خود نگردانید که به استجابت نزدیکتر است.

016 سه گروهند که دعایشان مستجاب است:

الف. کسی که به حج بیت الله مشرف شود (و در آن مکان مقدس صمیمانه خدا را بخواند).

ب . آن که به جهاد فی سبیل الله برود.

ج . نیایش شخص بیمار.

در احادیث دعا، علاوه بر اینها از دعای امام عادل و نیایش فرزند پاکدامن و صالح برای پدر و مادر و نیایش پدر صالح برای فرزندش یاد شده است و همچنین نفرین پدر که اگر فرزند عاق او شود از شمشیر برنده تر است و نفرین ستمدیده برای ستمکار، و مؤمن پریشان حال در حق توانایی که از کمک به او خودداری کند و دعای آن که به سفر رفته باشد تا بازگشت از سفر و دعای روزه دار تا افطار کند.

017 در حال وفور نعمت و پیش از نزول بلا و نیازمندی به آفریدگار، نیایش و زاری نماید و با وجود هزاران نیازمندی در هر آن او را فراموش نکند تا در سختیها، پناهندگی به باری تعالی نتیجه بخشد و دعایش را ملائکه با سابقه نیکو بشناسند و از آسمان منع نکنند تا مستجاب شود و باعث رفع بلا گردد.

در حدیث نبوی است: دعای بی عمل صالح مانند تیرانداختن از کمان بی زه است.

018 در آغاز دعا اقرار به گناه کند و توبه نماید. لباس و مکان و خوراک او حلال باشد، نیازمندی خود را نام ببرد. حاجت از خدا بخواهد اگر چه خواسته او نعلین (کفش پا) باشد و در وقت دعا شکم را از حرام خالی نگهدارد. (47)

نظر دیگران در مورد دعا و نیایش

آلکسیس کارل جراح و دانشمند و فیزیولوژیست و محقق فرانسوی و برنده جایزه نوبل، در یکی از کتابهای خود دعا را از نظر آثار جسمی و روانی مطالعه کرده و آن را عمیقترین و ظریفترین نیاز انسان معرفی می کند و درباره اثر تسکین دهندگی و تحریکی دعا می گوید: «دعا را نباید با هر فیض دیگر همردیف داشت، زیرا دعا در عین این که آرامش می آورد... در فعالیتهای مغزی انسان یک نوع شگفتی و انبساط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند».

دیل کارنگی روان شناس مشهور می گوید: «ایمان مذهبی بطور قطع عالیترین وسیله معالجه غم و نگرانی است یا کسی که پایبند به مذهبی باشد هرگز رنگ امراض عصبی را نخواهد دید».

براستی دعا چراغ امید را در دل انسان روشن می سازد، آنجا که همه وسایل را به کار بستیم آنجا که دست ما از همه جا کوتاه شد و به بن بست رسیدیم به سراغ دعا می رویم و با توجه به خدا روح امید و حرکت را در خود زنده می کنیم و از کمکهای بی دریغ آن مبدا بزرگ مدد می گیریم.

آلکسیس کارل در قسمتی دیگر از کتاب «نیایش » خود می نویسد: «نیایش خصایل خویش را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فرد نشان می دهد صفای نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادی درونی، چهره پر از یقین، استعداد هدایت و نیز استقبال از حوادث، اینهاست که از وجود یک گنجینه پنهان در عمق روح ما حکایت می کند و تحت این قدرت حتی مردم عقب مانده و کم استعداد نیز می توانند نیروی عقلی و اخلاقی خویش را بهتر به کار بندند و از آن بیشتر بهره گیرند. اما متاسفانه در دنیای ما کسانی که نیایش را در چهره حقیقیش بشناسند بسیار کمند». (49)

روانشناسان به استناد آمارهای ممالک مختلف به این نتیجه رسیده اند که تعداد نسبی طلاق و اعمالی که در حالات یاس و غضب انجام می شود، در اقوام معتقد و مؤمن خیلی کمتر از ملل بی دین و لاقید است. اهل ایمان و دعا کمتر به امراضی از نوع زخم معده و عوارض ناشی از عقده ها و فشارهای روانی و عصبی دچار می شوند.

اوقاتی که در آن امید استجابت است

عن ابی عبدالله قال: «اذا رق احدکم فلیدع فان القلب لایرق حتی یخلص ».

از امام ششم علیه السلام نقل شده، می فرماید: «چون قلب شما رقت پیدا کرد دعا کنید که قلب هر گاه رقت آورد خلوص پیدا می کند».

عن ابی جعفر قال: «کان ابی اذ کانت له الی الله عزوجل حاجة طلبها هذه الساعة یعنی زوال الشمس ».

از امام باقر علیه السلام نقل شده، فرمود: «پدرم هر گاه حاجتی داشت وقت ظهر آن را از خدا مسالت می نمود».

عن ابی عبدالله علیه السلام قال امیرالمؤمنین علیه السلام: «اعتصموا الدعا و عند اربع عند قراءة القرآن و عند الاذان و عند نزول الغیث و غیر التقاء الصفین للشهادة ». «دعا را چهار جا غنیمت شمارید: (1) هنگام قرائت قرآن; (2) هنگام اذان گفتن; (3) هنگام نزول باران; (4) هنگام برخورد دو صف حق و باطل برای پیکار».

حضرت صادق فرمود: «دعا را چهار هنگام بخوانید: هنگام وزیدن باد، هنگام برطرف شدن سایه ها یعنی هنگام ظهر و هنگام فرو شدن باران و هنگام ریخته شدن اولین قطره خون مؤمن در جهاد. زیرا به وسیله اینها درهای آسمان باز می شود» (50).

برای بعضی این اشکال پیش آمده است که چگونه در حالی که خدای سبحان وعده اجابت داده و خلف وعده او محال ست بسیاری از دعاها اجابت نمی شود؟

جواب این است که:

1 - وعده خدا مشروط به مشیت اوست یعنی اگر بخواهد اجابت کند، در قرآن می فرماید:

«و برطرف کند آنچه را که به درگاه او دعا کنید اگر بخواهد». (51)

2 - و نیز اجابت دعا مشروط به داشتن مصلحت برای دعاکننده است زیرا خدای حکیم به دلخواه بندگان از آنچه خیر و صلاح آنهاست نمی گذرد.

3 - لازم نیست اجابت دعا فوری باشد، ممکن است دعا مستجاب شده باشد ولی ظهور آثار آن به خاطر یک سلسله مصالح، مدتی تاخیر افتد. چنانچه در تفسیر گفتار خدای تعالی «قد اجیبت دعوتکما» (52) که خدا به موسی و هارون که دعا کردند: «پروردگارا اموال ایشان را تباه ساز» خطاب فرمود: که همانا دعای شما مستجاب شد، در حدیث آمده است که میان این خطاب و میان غرق فرعون و نابودی پیروانش چهل سال طول کشید.

دعا به مؤمن الهام می شود

هشام بن سالم گوید: حضرت صادق فرمود: «آیا طولانی بودن بلا را از کوتاهی آن تمیز می دهید؟» عرض کردم: نه. فرمود: «چون در هنگام بلا به کسی از شما الهام شد که دعا کنید، بدانید که بلا کوتاه است و مدت آن سپری شده است ».

پیش از نزول بلا

حضرت صادق فرمود: «هر که در دعا از بلا پیش افتد، (یعنی همیشه دعا می کند و اختصاص به هنگام رسیدن بلا ندارد). بلایی که به او برسد، دعایش مستجاب شود و فرشتگان گویند: صدای آشنایی است و از بالا رفتن به آسمان ممنوع نگردد و کسی که پیشدستی نکند، چون بلا به او رسد، دعایش مستجاب نشود و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم ». (53)

کسانی که دعایشان مستجاب است

وعن الصادق علیه السلام: «من قدم اربعین من المؤمنین ثم دعا استجیب ».

امام صادق علیه السلام می فرماید: «هر که چهل مؤمن را پیش از خود دعا کند و بعد حاجت خود را بخواهد، دعایش مستجاب گردد».

عن ابی عبدالله علیه السلام: «ثلاثة دعوتهم مستجابة: الحاح فانظروا کیف تخلفونه والغازی فی سبیل الله فانظروا کیف تخلفونه والمریض فلا تعرضوه ولا تضجروه ».

امام ششم علیه السلام فرمود: «سه عده دعایشان مستجاب است: حاجیان و جنگجویان در راه خدا (و بنگرید که آنها را با چه حالی نسبت به خود بدرقه کرده اید) و بیماران، بیماران را فراموش نکنید و عیادت نمایید و دلتنگشان نسازید».

عن ابی عبدالله علیه السلام: «قال کان ابی یقول خمس دعوات لایحجبن عن الرب تبارک وتعالی: دعوة الامام المقسط و دعوة المظلوم یقول الله عزوجل وعزتی وجلالی لانتصفن لک ولو بعد حین ودعوة الولد الصالح لوالده ودعوة الوالد الصالح لولده ودعوة المؤمن لاخیه بظهر الغیب فیقول ولک مثله ».

امام صادق علیه السلام فرمود: «پدرم فرمودند: پنج دعاست که به اجابت مقرون است و بر پروردگار تبارک و تعالی پوشیده نیست:

1) دعای پیشوای عادل; 2) دعای ستمدیده که خدای عزوجل خطاب به او می فرماید: به عزت و جلالم سوگند و با تو به انصاف رفتار می کنم و انتقام تو را می گیرم ولو بعد از گذشت زمانی باشد;3) دعای اولاد نیکوکار و با احسان در حق پدر; 4) دعای پدر نیکوکار درباره فرزندش; 5) دعای مؤمن برای مؤمن دیگر در غیاب او که دعای او مستجاب می شود و به او می گویند: برای تو نیز مثل آن درخواست برای برادرت قرار دادیم ».

عن الصادق علیه السلام: «من دعا لاخیه بظهر الغیب وکل الله عزوجل به ملکا یقول ولک مثله ».

از امام ششم نقل شده، فرمود: «هر که پشت سر برادر مؤمن برایش دعا کند خداوند ملکی را بگمارد که با او می گوید مثل همین دعا برای تو نیز خواهد بود». (54)

کسی که دعایش به اجابت نمی رسد

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «لایقبل الله دعاء قلب ساه ». یعنی: «خداوند دعای کسی را که دلش توجه به خدا ندارد، نمی پذیرد».

و نیز امام صادق علیه السلام می فرماید: «ان الله عزوجل لایستجیب دعاء بظهر قلب ساه » یعنی: «محققا خداوند متعال دعای کسی را که تنها به زبان دعا می کند و قلبش متوجه درگاه الهی نیست مستجاب نمی کند». (55)

همچنین در روایات آمده است که خداوند به حضرت عیسی علیه السلام می فرماید: «... وتکن فی ذلک الدعا حیا ولاتکن میتا»... در آن هنگام (موقع دعا کردن) زنده باش و مرده نباش ». (56)

چهار کس هستند که دعایشان به اجابت نرسد:

01 مردی که در خانه نشسته و می گوید: خدایا به من روزی بده، پس به وی گفته می شود: آیا به تو دستور ندادم که به جستجوی روزی برو...

02 مردی که زنی دارد و بر او نفرین کند که به او گفته شود: آیا کار او را به تو واگذار نکردم؟

03 مردی که مالی دارد و آن را از بین برده و فاسد کرده، می گوید: خدایا به من روزی بده. پس به وی گفته می شود: آیا به تو دستور میانه روی ندادم؟

04 مردی که مالی را بدون شاهد و گواه به دیگری وام دهد، که به او گفته می شود: آیا به تو دستور ندادم، گواه بگیری؟

پی نوشتها و مآخذ

1- بیست گفتار، 1/221.

2- بقره /186.

3- تفسیر نمونه، 1/638.

4- مؤمن /14.

5- مؤمن /60.

6- فرقان /77.

7- مؤمن /60.

8- اصول کافی، ترجمه رسولی، 4/214، 211.

9- قمر /10 ، 11.

10- انبیاء /87.

11- مکارم اخلاق، تالیف رضی الدین ابی نصر، ترجمه سید ابراهیم میرباقی، صص 7-5.

12- تفسیر صافی، ذیل آیه 77 سوره فرقان.

13- مجمع البیان، 8/528.

14- همان، ص 529.

15- کافی، ج 2، باب فضل الدعا، ص 338.

16- اصول کافی (مترجم)، 2/214.

17- همان، ج 4، صص 214-217-219.

18- بیست گفتار، استاد شهید مطهری، چاپ ششم، ص 236-235، چاپ پنجم، ص 297.

19- آئین درود و سلام و صلوات، از حسن مظفری معارف، ص 233.

20- غررالحکم.

21- بیست گفتار، چاپ ششم، ص 227.

22- مناجات الذاکرین.

23- بیست گفتار، چاپ پنجم، ص 287.

24- مؤمن /14.

25- وسایل الشیعه، 4/1105.

26- بقره /222.

27- بقره /40.

28- اصول کافی (مترجم)، 4/267.

29- وسایل الشیعه، 4/1116.

30- مثنوی مولوی.

31- عدة الداعی، ص 143.

32- اصول کافی (مترجم)، 4/247. کل دعاء یدعی الله عزوجل به محجوب عن السماء حتی یصلی علی محمد و آل محمد.

33- همان، 4/241، باب اخفاء الدعاء: دعوة تخفیها افضل عندالله من سبعین دعوة تظهرها.

34- اعراف /54.

35- اصول کافی (مترجم، 4/241 و257.

36- همان.

37- همان.

38- همان، ص 4/241 و 242.

39- همان، 4/242.

40- همان، 4/242.

41- همان، باب اوقات دعا.

42- همان، 4/243. عن ابی عبدالله قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: اذا دعا احدکم فلیعم فانه اوجب للدعاء.

43- ارشاد القلوب، باب 47.

44- وسایل الشیعه، 4/1136.

45- لاتقنطوا من رحمة الله، سوره زمر /53.

46- با این که به بعضی از آنها قبلا نیز اشاره شد ولی مناسب دیدیم که جهت اطلاع علاقه مندان، مجموعه را یکجا نقل کنیم. ضمنا درباره یکایک این شرایط در کتب معتبره از جمله اصول کافی روایاتی رسیده است.

47- ترجمه اصول کافی، 4/302-289.

48- با استفاده از کتاب آئین درود و صلوات، از حسن مظفری معارف، ص 233-225.

49- نیایش، الکسیس کارل.

50- مکارم الاخلاق، ترجمه ابراهیم میرباقی، ص 7.

51- انعام /41.

52- یونس /89.

53- اصول کافی (مترجم)، 4/220-219.

54- مکارم الاخلاق، ترجمه و شرح سید ابراهیم میرباقی، ص 9-7.

55- وسایل الشیعه، 4/1105.

56- همان، ص 1171.

اثرات دعا در زندگی (مقاله ۳)

جری استارتمن اهل اوماها (نبراسکا) در 75  سالگی وقتی  فهمید تومور لنفوم (نوعی  سرطان) دارد به سرعت دست به دعا برداشت .خانواده او شامل یک برادر، چهار خواهر  و پنج فرزند  خودش برای  او دعا کردند. تعدادی  از برادران و خواهران  متدین  نیز که در یک  مرکز مذهبی  گرد هم آمده بودند برای  سلامتی  او  و چند نفر دیگر از بیماران دست  به دعا برداشتند.

جری  استارتمن  این حمایت را احساس کرد.او می گوید : در بین گروه شش نفره ای نشستم که هر یک  از ما یک نوع سرطان مختلف داشتیم. از بین آنها من تنها کسی هستم که زنده ماندم.هرگز نپرسیدم چرا من ؟ بعضی وقت ها می پرسیدم چرا من نه ؟ چرا من  زنده ماندم در حالی که آنها سرشار از ایمان  بودند و تمام دعاهایی را که من  کرده بودم آنها هم انجام داده بودند؟

این یکی از سوالاتی است  که شاید هیچکس نمی  تواند به نحو احسن  به آن  جواب دهد و ما نیز هنوز در تلاش  هستیم .سبک ،سنگین کردن و تجزیه و تحلیل اثرات دعا بر  سلامت  باعث  ایجاد یک رشته علمی شده که برخی  به آن  نما علمی  می گویند.

محققان در تلاشند  با مطالعات بی وقفه ای  که روی برخی  از افراد  بیماری  که علاوه بر  معالجه  و دریافت  دارو به دعا کردن هم تمایل داشتند و برخی  با بیماری  یکسان  درمان مناسبی  را دریافت کرده اند، انجام دهند و به این نکته دست پیدا کنند که آیا  تاثیر  دعا  می  تواند  همانند  هر درمان  دیگری  مورد ارزیابی  قرار گیرد. یکی از نخستین مطالعات در سال 1988 انجام گرفت .محققان دریافتند آن دسته از بیمارانی  که  همراه با دیگران دعا کرده بودند ،نسبت به کسانی که  بدون دعا کردن از درمان  مناسب بهره مند بودند با مشکلات کمتری  بهبود  یافتند. نیاز آنها به آنتی بیوتیکها  یک پنجم دیگر بیماران  بهبود یافته بود و فقط یک سوم احتمال پیشرفت  تورم ششی در آنها وجود دارد.

هر چند برخی  افراد سوال می کنند آیا یافته های این  مطالعات سندیت علمی  حقیقی دارد؟ نتایج کاملا مبین این حقیقت هستند، آنقدر که مرکز  ملی برای داروی رایگان و متناوب ،2/6 میلیون  دلار طی دو  سال برای مطالعه ارتباط بین  سلامتی  و دعا از لحاظ معنویت و ژرف اندیشی هزینه کرده  است .

افراد با ایمان شکی  ندارند که دعا به درمان بیماری ها  کمک می کند.بررسی های  اخیری  که توسط  مرکز  ملی  آمار  سلامت  انجام  شد ،مشخص کرد که 43 درصد  از جمعیت  بزرگسال در  سالهای پیشین  به طور ویژه  برای  سلامتی  خود دعا می کردند  و این که بیش  از نیمی  از کسانی  که مورد بررسی قرار گرفتند یک بار در زندگیشان برای سلامتی خود  دعا کرده بودند.

متخصصان قلب می گویند، 97 درصد از بیماران شب قبل از عمل قلب دست به دعا برداشته بودند. طی  تحقیقی که سال گذشته انجام شد از بین  بیش از  5600 پاسخگو ، 40 درصد معتقد بودند که آنها  همیشه برای  سلامتی شان دعا می کردند و 71 درصد کسانی که اصلا برای سلامتی خود دعا نمی کردند، گفتند در مقابل کسانی که در دعا شرکت نمی کردند ،فقط  در خصوص بیماری های  خاصی مثل  سرطان یا دردهای  مزمن  دست به دعا برمی داشتند  و 65 درصد  معتقد بودند  به دنبال اختلالات  عاطفی یا بیماریهای روانی  دعا می کردند.یکی از کسانی که مورد مطالعه قرار گرفته بود ، گفت :مدتها از افسردگی شدیدی رنج می بردم و بدون استواری بر ادامه  دعا، نمی توانستم بر این بیماری غلبه کنم.

دیگر افرادی  که در تحقیق شرکت داشتند ، خبر دادند  که دعا  درمانهای  ناگهانی  و شگفت آوری  را برای  آنها  به دنبال داشته  که یکی  از آنها  بیان کرد :  به  دلیل انسداد  سه تا  از شریانهای  قلبم  قرار بود  عمل  قلب باز  انجام دهم.دوستان  و خانواده ام  دست به دعا برداشتند  و صبح  روز بعد  پزشکم  اطلاع داد  که رگهای قلبم مانند  قلب یک نوجوان  صاف است  و هیچ انسدادی در آن دیده نمی شود .

فرد دیگری اظهار کرد : خواهر من که دچار  پیامدهای ناشی از ضایعه  تولد  بود  و انتظار  می رفت  که باعث مرگ یا ناتوانی  شدید او شود بواسطه  دعا کاملا درمان شده.او اکنون هیچ نقص و معلولیتی  ندارد.

این  حس  ارتباط با یک  ذات ملکوتی  و مقدس ،اثرات روانی عمیقی دارد. دعا می تواند استرسها و اضطرابها را سازمان دهی کند. نگرانیها  و پریشانیها  را کاهش  داده  و یک  حس آرامش  و اتصال  به انسان  می دهد  و باعث محکم شدن بنیان  جوامع  می شود. دعا می  تواند  به تغییر  رفتارهای بد منجر شود.

قدرت درمانی  دعا

 با آن که هیچ کس  به طور قطع  نمی تواند  ثابت  کند دعا  بیماریها  را درمان می کند پزشکان  بسیاری  نمونه هایی از بهبودیها را ذکر می کنند که نمی توانند  دلیل دیگری برای آنها پیدا کنند.تنها چیزی که می دانیم  این است  که دین  و معنویت می تواند  باعث  کاهش  استرس  و بالابردن  قدرت  سیستم ایمنی  شود.

کولین مک کلین -جاکوئین  محقق دانشگاه  فوردهام  نیویورک سیتی  می گوید : وقتی  برای  یک تحقیق  مصاحبه با بیماران  سالمند را شروع کردم دانشجوی کارشناسی بودم  و به نظر می  رسید  افرادی  که دین نقش  مهمی  را در زندگیشان  ایفاء می کرد نسبت به کسانی که  افراد مذهبی ای نبودند بهتر  عمر می کردند. تعدادی  از  مطالعات به معنویت  و عملکرد  ایمنی  بدن  نظر داشتند و بین  این دو  ارتباطی را پیدا کردند.

طی  تحقیقی که در سال 1997 توسط دکتر داروساز هارولد  جی کواینگ  پروفسور روانپزشکی  و علوم  رفتاری  مرکز پزشکی  دانشگاه داک بر روی  سالمندان  انجام شد  افرادی  که  به طور مکرر در مراسم مذهبی  شرکت کردند احتمال افزایش  سطوح  نامطلوب  اینترکولین شش در آنها کاهش  یافت . پروتئینی که در واکنش  ایمنی  و عوامل التهاب دخالت دارد نسبت به کسانی  که در مراسم  مذهبی  شرکت نمی کنند علائم سیستم  ایمنی سالم تری  بروز  می دهند. در مطالعه ای  که در  سال  1998 بر روی  چهار  هزار نفر بزرگسال  انجام  شد کوانیگ دریافت آن دسته  از کسانی  که روزانه  دعا می کردند و به طور هفتگی  در مراسم مذهبی شرکت می کردند نسبت به کسانی که دعا نمی کردند و یا به مراسم مذهبی نمی رفتند  چهل درصد کمتر به تنشهای شدید دچار می شدند  ، در تحقیقی که در سال 2004   در دانشگاه  آیوا  انجام شد  ارتباط  بین حضور  در مراکز مذهبی  با زندگی طولانی تر مشخص شد.

در  تحقیقی که در سال  2001 روی  زنان  دارای  سرطان سینه  گسترده انجام  شد ، " اس .ای.سفتون "  دستیار پروفسور  روانپزشکی  دانشگاه لوییزویل  دانشکده  دارو ، دریافت  زنانی  که میزان معنویت  در آنها بالا بود پخش  گلبولهای سفید خون  و شمارش کلی لمفوسیت  های  این افراد  به بالاترین  حد می  رسید، همینطور نسبت  به کسانی که  معنویت در آنها وجود نداشت  سیستم  ایمنی  قوی تر داشتند.

در سال 2002 تحقیقی که از بیماران  ایدزی گرفته شد ، مشخص  شد  که بیماران مذهبی تر  سطح  هورمون استرس (کورتیزول ) کمتری  دارند و تکرار  دعا  با عمر  طولانی کاملا در ارتباط  است

  ****

منبع : مقاله  " 'نتیجه بخش بودن دعا" - تهیه کننده :  ندا اظهری -ترجمه از  Readers digest -  انتشار توسط : ضمیمه حکیم - روزنامه جام جم  سه شنبه 17 آبان 1384